وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ ٱلسَّلامُ
يَذْكُرُ فِيهَا ٱبْتِدَاءَ خَلْقِ ٱلسَّمَاءِ وَ ٱلْأَرْضِ، وَ خَلْقِ آدَمَ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لايَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ ، وَ لايُحْصِي نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ ، وَ لايُؤَدِّي حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ ، الَّذِي لا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ ، وَ لايَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ ، الَّذِي لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ ، وَ لا نَعْتٌ مَوْجُودٌ ، وَ لا وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لا أَجَلٌ مَمْدُودٌ . فَطَرَ الْخَلَائِقَ بِقُدْرَتِهِ ، وَ نَشَرَ الرِّيَاحَ بِرَحْمَتِهِ ، وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَيَدَانَ أَرْضِهِ .
ترجمه فارسي فصل اوّل خطبه 1
از خطبه هاي آن حضرت عَلَيْهِ السَّلام است
در آن آغاز آفرينش آسمان و زمين و آفرينش آدم را بيان مي فرمايد:
ستايش خدای راست كه سخنوران از ستايش او ناتوانند، و شمارشگران قادر به شمارش نعمتهاي او نيستند، و تلاشگران از بجاي آوردن حقّ او ناتوانند، خداوندي كه بلندي همّتها به او نمي رسد، و عمق هوشياريها به او دست نمي يابد، خداوندي كه صفتش اندازه معيّني ندارد، و هيچ وصفي آن را توصيف نمي كند، و به زمانِ قابل شمارش، و مدّت طولاني محدود نمي شود. با قدرت خود مخلوقات را آفريد، و به واسطه رحمتش بادها را پراكند، و لرزش زمينش را با نصب كوهها مهار كرد.
معني فارسي الفاظ فصل اوّل خطبه 1
«اَلْحَمْد» = مصدر، ستايش
«لِ» = حرف جرّ
«اللَّه» = لفظ جلاله خداوند متعال
«الَّذِي» = كه
«لايَبْلُغُ» = بَلَغَ –ُ بُلُوغاً، نمي رسد.
« مِدْحَة» = مصدر، ستايش
« هُ » = ضمير مفرد مذكّر غايب، او
«الْقَائِلُونَ» = اسم فاعل، گويندگان
« وَ » = و
«لايُحْصِي» = باب اِفعال، نمي شمارد.
«نَعْمَاء» = نعمت، مال، ثروت
«الْعَادُّونَ» = اسم فاعل، شمارشگران
«لايُؤَدِّي» = باب تفعيل، به جاي نمي آورد.
«حَقّ» = حق
«الْمُجْتَهِدُونَ» = اسم فاعل، تلاشگران
«لا يُدْرِكُ» = باب اِفعال، نمي رسد.
«بُعْد» = مصدر، دوري
«الْهِمَم» = جمع مكسّر هِمَّة، همّتها
«لايَنَالُ» = نَالَ يَنَالُ نَيْلاً، دست نمي يابد.
«غَوْص» = مصدر، عمق، ژرفا
«فِطَن» = جمع مكسّر فِطْنَة، زيركيها
«لَيْسَ» = نيست
«صِفَة» = مصدر، صفت، وصف
«حَدّ» = نهايت هر چيز
«مَحْدُود» = اسم مفعول، داراي حدّ و اندازه
«لا» = شبيه به لَيْسَ، نيست
«نَعْت» = مصدر، صفت
«مَوْجُود»= اسم مفعول، هست شده، موجود
«وَقْت» = مصدر، پاره اي از زمان، وقت
«مَعْدُود» = اسم مفعول، قابل شمارش، معيّن
«اَجَل» = نهايت زمان عمر،پايان كار
«مَمْدُود» = اسم مفعول، كشيده شده، طولاني
«فَطَرَ» –ُ فَطْراً = آفريد، به وجود آورد.
«الْخَلَائِق» = جمع مكسّر خَلِيقَة، آفريدگان
«بـِ » = حرف جرّ، با
«قُدْرَةِ» = توانايي
«نَشَرَ» –ُ نُشُوراً = پراكند.
«الرِّيَاح» = جمع مكسّر ريح، بادها
«رَحْمَة» = مصدر، آمرزش، بخشش، نيكي
«وَتَّدَ» تَوْتِيداً = باب تفعيل محكم شد، محكم كرد.
«الصُّخُور» = جمع مكسّر صَخر، سنگ بزرگ
«مَيَدَان» = مصدر، جنبش، نوسان
«اَرْض» = زمين