سايت مکتب الزّهرا(سلام اللّه عليها)

سايت مکتب الزّهرا(سلام اللّه عليها)

دسته بندی محتوا

درس 12 – نقش کائنٌ ، لا، اِذ، مَعَ دائم الاضافه و…

جمله اسميّه (خبر مبتدای محذوف)

در جمله اسميّه هرگاه قرينه در کلام باشد «مبتدا» محذوف است. مانند: «كَائِنٌ = او هست»، «مَوْجُودٌ = او وجود دارد»، «فَاعِلٌ = او انجام دهنده است»،«بَصِيرٌ = او بينا است» در تمام اين جمله­ ها به دليل قرينه موجود در کلام «اَللَّهُ = هُوَ» مبتدای محذوف است.

ما (استفهام)

کلمه «ما» گاهی اسمی است و «ما» اسمی گاهی برای پرسش از چيزي مي­ آيد. هرگاه حرف جرّ بر سر «ما استفهام» درآيد، حذف الفِ «ما» و اِبقای فتحه آن واجب است، زيرا فتحه دليل وجود «الفِ محذوف» است. مانند: «فِيمَ (فِي مَا) = در چه؟» و «عَلَامَ (عَلَی مَا) = بر چه؟»

حروف مشبّهةٌ بالفعل (لا نفی جنس)

«لا نفي جنس» يکي از نواسخ است که مانند حروف مشبّهةٌ بالفعل عمل مي­ کند، بر سر مبتدا و خبر مي­ آيد، مبتدا را، به عنوان اسم خود، منصوب و خبر را، به عنوان خبر خود، مرفوع مي­ کند. مانند: «لَا مَنْظُورَ إِلَيْهِ مِنْ خَلْقِهِ = هيچ ديدگاهی از مخلوقاتش وجود ندارد.» و«لَا سَكَنَ يَسْتَأْنِسُ بِهِ = هيچ مأنوسی وجود ندارد تا بدان آرام گيرد.» «لا» در هر دو جمله فوق «لا نفی جنس» است. تفاوت «لا نفی جنس» و «لا شبيه به ليس» اين است که «لا نفی جنس» به طور مطلق نفي مي­ کند، يعنی درباره تمام افراد جنس اسم خود حکم به نيستي مي­ کند. در دو مثال بالا «لا نفی جنس» بر سر «مَنظُورَ = ديدگاه» و «سَکَنَ = مأنوس» آمده است، هم آن دو را به عنوان اسم خود منصوب کرده و هم بر تمام افراد جنس آن دو اسم حکم به نيستی داده است.

خبر «لا نفی جنس» غالباً محذوف است. مانند دو مثال بالا که خبر هر دو محذوف است و تقدير آن «مَوْجُودٌ» است.

«لا نفی جنس» در صورتی عمل مي­ کند که جهات زير رعايت شده باشد:

1- اسم و خبر آن هر دو نکره باشند.

2- اسم آن متّصل به حرف «لا» باشد و کلمه­ای ميان «لا» و اسم آن فاصله نشود. در غير اين صورت «لا» «غير عامل» مي­ شود. مانند: «لَا عَنْ حَدَثٍ» که «لا» در آن «غير عامل» است.

3- خبر بعد از اسم ذکر شود و ترتيب «لا، اسم و خبر» رعايت شود.

4- حرف جرّی قبل از «لا» نباشد، در غير اين صورت «لا» «غير عامل» مي­ شود. مانند: «بِلَا رَوِيَّةٍ = بدون انديشه­ اي» که «لا» به دليل حرف جرّ «باء» «غير عامل» شده است.

مفعولٌ فيه ( ظرف زمان يا مکان)

«مفعولٌ فيه» يا «ظرف» اسم منصوبي است که به «زمان يا مکان» وقوع فعل دلالت دارد. ظروف به دو دسته «ظروف متصرّف» و «ظروف غير متصرّف» تقسيم مي­ شوند. «ظروف متصرّف» ظرفهايی هستند که هم به صورت ظرف و هم به صورت غير ظرف به کار مي­ روند. «ظروف غير متصرّف» ظرفهايي هستند که تنها به عنوان ظرف به کار مي­ روند. هر يک از «ظرف زمان» يا «ظرف مکان» نيز اقسامی دارد.

«ظرف زمان» اسم منصوبی است که به زمان وقوع فعل دلالت دارد و بر سه قسم است:

1- « ظرف زمان مبهم» که بر مقدار غير معيّني از زمان دلالت دارد.

2- « ظرف زمان مختصّ» که بر مقدار معيّن و محدودی از زمان دلالت دارد.

3- « ظرف زمان معدود» که بر تعداد معيّنی از زمان دلالت دارد.

برخی از ظرفهای زمان معرب و برخی مبنی هستند. ظرفهای زمان مبنی عبارتند از:

«اِذْ ، اِذا = هنگاميکه »، «مُذْ ، مُنْذُ ، لَمَّا ، اَيَّانَ ، مَتَي ، اَنَّی = زمانيکه»، «اَلْآنَ = اکنون»،

«اَمْسِ = ديروز»، «قَطُّ ، عَوْضُ = هرگز».

«ظرف مکان» اسم منصوبی است که به مکان وقوع فعل دلالت دارد و بر دو قسم است:

1- «ظرف مکان مبهم» که بر مکان غير معيّنی دلالت دارد.

2- «ظرف مکان مختصّ» که بر مکان معيّنی دلالت دارد.

برخی از ظرفهای مکان معرب و برخی مبنی هستند. ظرفهای مکان مبنی عبارتند از: «حَيْثُ، اَيْنَ ، اَنَّی = جاييکه»، «لَدُنْ ، لَدَی ، عِنْد = نزد»، «هُنَا ، هَهُنَا = اينجا»، «ثَمَّ ، هُنَاکَ = آنجا». ظرفهای مکان معرب عبارتند از: «فَوْقُ»، «تَحْتُ»، «يَمينُ»، «شِمَالُ»، «خَلْفُ»، «قُدَّامَ».

اِذْ (اسم لازم الاضافه)

«اِذْ = هنگاميکه» از اسم­های لازم الاضافه­ای است که هميشه به جمله (اسميّه يا فعليّه) اضافه مي­ شود. «اِذْ» ظرف زمان ماضی است. ولی چون مبنی است محلّاً منصوب است. «إِذْ لَا مَنْظُورَ إِلَيْهِ مِنْ خَلْقِهِ = آنگاه که هيچ ديدگاهي از مخلوقاتش نيست.» و «إِذْ لَا سَكَنَ يَسْتَأْنِسُ بِهِ = آنگاه که هيچ مأنوسی نيست تا به آن آرام گيرد.» «اِذْ» گاهی برای مفاجاة و به معنای «ناگهان» و گاهی به معنای لام تعليل و به مفهوم «زيرا، چون» به کار مي­ رود، در اين دو صورت «اِذْ» حرف است.

مَعَ (اسم لازم الاضافه)

«مَعَ = با» به دليل آنکه تنوين مي­گيرد اسم است. مانند: «مَعَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ = با هر چيزی است.» اسمهاي «كُلّ = هر ، همه»، «بَعْض = برخی»، «جَمِيع = همه»، «مَعَ = با»، «اَيُّ = هرکدام» را مي­ توان در نيّت مضاف دانست و مضافٌ­ اليه را حذف نمود و آنها را با تنوين قرائت كرد. عَليٰ كُلٍّ، جَمِيعاً، مَعاً و اَيّاً. اين تنوين نشانه آن است كه اين كلمه مضافٌ­ اليهي داشته و حذف شده است.

غَيْر (اسم لازم الاضافه)

«غَير = بجز ، غير»، «كُلّ = همه ، هر»، «كِلا ، كِلْتَا = هر دو»، «لَديٰ ، عِنْد = نزد»، «قَبْل = پيش»، «بَعْد = پس»، «بَيْن = ميان»، «فَوْق = بالا»، «تَحْت = زير»، «وَراء = پشت»، «قُدّام = جلو»، «مِثْل = مانند»، «مَعَ = با» و …، گاهي به ضمير و گاهي به اسم ظاهر اضافه مي­ شوند. «غَيْرُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ = غير از هر چيزی است.» اگر مضافٌ­ اِلَيه «مِثْل»، «غَير»، «قَبْل»، «بَعْد»، «اَوّل»، «بَعْض»،«فَوْق»، «تَحْت»، «يَمِين = راست»، «شِمَال = چپ»، «اَمَام = جلو»، «خَلْف = پشت»، «قُدّام» و «وَراء» محذوف باشد مبني بر ضمّ خواهند بود. ولي اگر قرينه به معيّن بودن مضاف اليه در كلام باشد و يا لفظاً اضافه شوند بر حسب عاملي كه در جلو آن­ها در آيد معرب خواهند بود. اگر مضافٌ اِليه اين كلمات فراموش شود به طور معرَب با تنوين مي­ آيند.

در اضافه معنوي فايده «تعريف» زماني حاصل مي­ شود كه مضافٌ­ اليه معرفه باشد، اِبهام برخی از اسم­ها مانند: «مِثْل ، غَيْر و شِبْه» آنقدر زياد است که اگر بر معرفه هم اضافه شوند کسب تعريف نمي­ کنند. از اينرو اين نوع اسم­ها مي­ توانند برای نکره صفت باشند. ولي هرگاه ميان دو اسم معرفه قرار گيرند ابهام آنها ضعيف مي­ شود.

اعراب تقديري (اسم مقصور)

«اسم مقصور» اسمي است که حرف آخر آن الف مقصوره «يٰ ، ٰا» باشد، مانند: «مَعْنَي = معني ، مفهوم». هر سه حالت اعرابي (رفع ، نصب و جرّ) اسم مقصور تقديري است. مانند: «بِمَعْنَي» که علامت جرّ در آخر «مَعْنَي»، با وجود مجرور بودن به حرف جرّ باء، ظاهر نشده است.

فعل ثلاثي مزيدٌ فيه (باب تَفَعُّل)

هر فعل ثلاثي مجرّد كه به باب « تَفَعُّل » برود، در ماضي و مضارع و مصدر بر وزنهاي:

ماضي

مضارع

مصدر

تَفَعَّلَ

يَتَفَعَّلُ

تَفَعُّل

است. يعني يك تاء قبل از فاءالفعل فعل ماضي مجرّد آن اضافه مي­ شود و عين­ الفعل آن نيز مشدّد مي­ گردد. مانند: فعل «وَحَدَ يَحِدُ وَحْداً = تنها شد. يكتا شد.» كه در باب تَفَعُّل مي­ شود: «تَوَحَّدَ = يكتا و يگانه شد. يَتَوَحَّدُ = يكتا و يگانه مي­ شود. تَوَحُّد = يكتا و يگانه شدن». اسم فاعل از اين باب بر وزن مُتَفَعِّل است. مانند: «مُتَوَحِّد = يکتا، يگانه». معنای باب تَفَعُّل «مطاوعه = اثرپذيري» است.

فعل ثلاثي مزيدٌ فيه (باب اِسْتِفْعَال)

هر فعل ثلاثي مجرّد كه به باب « اِسْتِفْعَال » برود، در ماضي و مضارع و مصدر بر وزنهاي:

ماضي

مضارع

مصدر

اِسْتَفْعَلَ

يَسْتَفْعِلُ

اِسْتِفْعَال

است. يعني يك همزه مکسور و يک سين ساکن و يک تاء مفتوح قبل از فاءالفعل فعل ماضي مجرّد آن اضافه مي­ شود. مانند: فعل «اَنَسَ يَأنِس أنْساً = خو گرفت و مأنوس شد.» كه در باب اِسْتِفْعَال مي­ شود: «اِسْتَأنَسَ = اُنس گرفت. يَسْتَأنِسُ = اُنس مي­ گيرد. اِسْتِئْناساً = اُنس گرفتن» و مانند: «وَحَشَ يَحِشُ وَحْشاً = وحشت كرد و گريخت» كه در باب اِسْتِفْعَال مي­ شود: «اِسْتَوْحَشَ = ترس و بيم يافت. يَسْتَوْحِشُ = ترس و بيم مي­ يابد. اِسْتِيحَاش = ترس و بيم يافتن». معنای باب «اِسْتِفْعَال» طلب است.

فعل ثلاثي مزيدٌ فيه (باب مُفَاعَلَة)

هر فعل ثلاثي مجرّد كه به باب « مُفَاعَلَة » برود، در ماضي و مضارع و مصدر بر وزنهاي:

ماضي

مضارع

مصدر

فَاعَلَ

يُفَاعِلُ

مُفَاعَلَة

است. يعني يك الف بعد از فاءالفعل فعل ماضي مجرّد آن اضافه مي­ شود. مانند: فعل «قَرَنَ –ُ قَرْناً = بست، پيوند داد.» كه در باب مُفَاعَلَة مي­ شود: «قَارَنَ = همدم و همنشين شد. يُقَارِنُ = همدم و همنشين مي­ شود. مُقَارَنَة = همدم و همنشين شدن». معنای مشهور باب «مُفَاعَلَة» مشارکت است. يعنی هر دو فاعل و مفعول در انجام فعل مشارکت دارند.

واو استيناف

هرگاه «واو» بين دو جمله­ ای واقع شود که ارتباطي ميان آنها نيست و جمله بعد در اِعراب تابع جمله قبل نباشد آن «واو» را «واو استيناف» مي­ نامند. مانند: « وَ لَا يَسْتَوْحِشُ لِفَقْدِهِ = و از نبودن آن وحشت نمي­ کند.» «واو استيناف» در اوّل جمله مستأنفه مي­ آيد. جمله مستأنفه بر دو قسم است:

الف –  مستأنفه نحوي: و آن جمله­ اي است كه يا در آغاز كلام واقع شده (كه به آن ابتدائيه نيز گفته مي­ شود) و يا در اثناء كلام ولي بي­ ارتباط با پيش از خود مي­ باشد.

ب- مستأنفه بياني: جمله­ اي است كه در پاسخ پرسش مقدّر آورده مي­ شود.

لا زائد

گاهي «لا» تنها براي تقويت و تأكيد كلام آورده مي­ شود، در اين صورت «لا» زائد است. اگر در جمله « مُتَوَحِّدٌ إِذْ لَا سَكَنَ يَسْتَأْنِسُ بِهِ وَ لا يَسْتَوْحِشُ لِفَقْدِهِ» واو عطف باشد جمله پس از آن معطوف به جمله صفت خواهد بود و «لا» در «لا يَسْتَوْحِشُ» زائد مي­ باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

سبد خرید
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.
فروشگاه
علاقه مندی
0 محصول سبد خرید
حساب کاربری من