سايت مکتب الزّهرا(سلام اللّه عليها)

سايت مکتب الزّهرا(سلام اللّه عليها)

دسته بندی محتوا

درس پانزدهم – جدول صرف، معنی فارسی و نحو الفاظ آيه 4 سوره بقره

وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ

وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ﴿4﴾

کلمه

صرف

معنی

نحو

وَ

حرف عطف، مبنی بر فتح

و

الَّذِينَ

اسم، موصول خاص، جمع مذکّر، معرفه، مبنی بر فتح،

کسانی که

صفت المتَّقينَ، تابع، محلّاً مجرور

يُؤْمِنُونَ

فعل مضارع، ثلاثی مزيدٌ فيه، باب اِفعال، از ريشه امن، جمع مذکّر غائب، معلوم، متعدّی، معرب، مرفوع، نشانه رفع نون

ايمان

می آورند.

فعل، فاعل ضمير متّصل واو محلّاً مرفوع

 

 

 

جمله صله اَلَّذينَ محلّی از اِعراب ندارد.

بِ

حرف جرّ، مبنی بر کسر

به

جارّ

جار و مجرور متعلّق به يُؤْمِنُونَ

مَا

اسم موصول مشترک برای غير عاقل، مبنی بر سکون، معرفه

آنچه

محلّاً مجرور به حرف جرّ بِ

اُنْزِلَ

فعل ماضی مجهول، ثلاثی مزيدٌ فيه، باب اِفعال، مفرد مذکّر غائب، متعدّی

فرود آورده شد. نازل شد.

فعل، هُوَ مستتر محلّاً مرفوع، نايب فاعل

جمله اُنزِلَ اِلَيکَ صله مَا محلّی از اِعراب ندارد

إِلَي

حرف جرّ، مبنی بر سکون

به، به سوی

جارّ

جار و مجرور متعلّق به اُنْزِلَ

كَ

اسم، ضمير متّصل، مفرد، مذکّر، مخاطب، معرفه، مبنی بر فتح

تو

مجرور به حرف جرّ اِلی

وَ

حرف عطف، مبنی بر فتح

و

مَا

اسم موصول مشترک برای غير عاقل، مبنی بر سکون، معرفه

آنچه

معطوف به ما اوّل، تابع، محلّاً مجرور

 

 

 

اُنْزِلَ

فعل ماضی مجهول، ثلاثی مزيدٌ فيه، باب اِفعال، مفرد مذکّر غائب، متعدّی

فرود آورده شد. نازل شد.

فعل، هُوَ مستتر محلّاً مرفوع، نايب فاعل

 

 

جمله اُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ صله مَا محلّی از اِعراب ندارد.

مِنْ

حرف جرّ، مبنی بر سکون

از

جارّ

 

جار و مجرور متعلّق به اُنْزِلَ

قَبْلِ

اسم، معرب، دائم الاضافه

پيش، قبل

مجرور به حرف جرّ، مضاف

كَ

اسم، ضمير متّصل، مفرد، مذکّر، مخاطب، معرفه، مبنی بر فتح

تو

مضافٌ اِلَيْه، محلّاً مجرور

وَ

حرف عطف، مبنی بر فتح

و

بِ

حرف جرّ، مبنی بر کسر

به

جارّ

 

جار و مجرور متعلّق به يُوقِنُونَ

جمله معطوف به جمله صله اَلَّذينَ محلّی از اِعراب ندارد.

 

 

جمله يُوقِنِونَ محلاً مرفوع خبر هُمْ

الْآخِرَةِ

اسم، مفرد، مؤنّث آخِر: اسم فاعل از أخر اصل آن أاخَرَ، همزه و الف تبديل به آ شده است، معرب، معرفه، عَلَم برای قيامت

آخرت، روز قيامت

مجرور به حرف جرّ بِ، نشانه جرّ کسره

هُمْ

ضمير منفصل رفعی، جمع مذکّر غائب، معرفه، مبنی بر سکون

آنان

مبتدا، محلّاً مرفوع

يُوقِنُونَ

فعل مضارع، ثلاثی مزيدٌ فيه، باب اِفعال، از ريشه يقن، اصل آن يُيْقِنُ ياء ساکن ماقبل مضموم قلب به واو شده، معلوم، متعدّی، معرب، مرفوع، نشانه رفع نون

يقين

می آورند

فعل، ضمير متّصل واو، محلّاً مرفوع فاعل

تنها نکته مهم و جديد صرف در اين جدول فعل مجهول است که در ذيل می آيد:

فعل «اُنْزِلَ» ماضی مجهول

« اُنْزِلَ » فعل ماضی مجهول است. فعل مجهول فعلي است كه فاعل آن در كلام معلوم نبوده و ذكر نشده باشد. فعل مجهول فقط از فعل متعدّي ساخته مي­ شود. براي ساختن فعل ماضي مجهول، حرف ماقبل آخر ماضي معلوم آن مكسور، و حروف متحرّك ماقبل حرف آخر مضموم مي­ شود. مانند:‌ « اُنْزِلَ = نازل شد، فرود آمد» كه فعل ماضي مجهول است و فعل معلوم آن «اَنْزَلَ ه‍ = آن را فرود آورد» است. براي مجهول كردن فعل مضارع معلوم حرف مضارعه مضموم و حروف ماقبل آخر مفتوح مي­ شود.

مرفوعات (نايب فاعل)

«نايب فاعل» اسم مرفوعي است كه بعد از يک فعل مجهول می آيد و آن فعل مجهول به آن نسبت داده می شود. اگر نايب فاعل در جمله نيايد ضمير بارز يا مستتر در فعل مجهول نايب فاعل و محلّاً مرفوع است. در حقيقت «نايب فاعل» همان مفعول فعل متعدّي معلوم است كه به جاي فاعل نشسته و اعراب آن را پذيرفته است. مانند: «اُنْزِلَ فرو فرستاده شد.» که هُوَ مستتر در اُنْزِلَ محلّاً مرفوع نايب فاعل است. مرجع هُوَ قرآن کريم است و جمله معلوم آن به اين صورت بوده است: «اَنْزَلَ اللهُ الْکِتابَ = خداوند کتاب را فرو فرستاد. » در جمله معلوم فعل به فاعل = خداوند نسبت داده شده است. در جمله مجهول «اُنْزِلَ الْکِتابُ = کتاب فرو فرستاده شد.» فاعل نيامده است و فعل به کتاب نسبت داده شده است که در جمله معلوم مفعولٌ بِه بوده است.

سبد خرید
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.
فروشگاه
علاقه مندی
0 محصول سبد خرید
حساب کاربری من