بِسْمِ اللهِ اَلرَّحْمَنِ اَلرَّحيمِ
قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ (1) اَللهُ الصَّمَدُ (2) لَمْ يَلِِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (3) وَلَمْ يَکُنْْ لَهُ کُفُوََاً اَحَدٌ(4)
به نام خداوند بخشنده مهربان
(اي رسول ما به خلق ) بگو او خداي يکتاست(1)
آن خدايي که از همه عالم بي نياز وهمه عالم به او نيازمند است.(2)
نه کسي فرزند اوست و نه او فرزند کسي است .(3)
و نه هيچکس مثل و مانند و همتاي اوست (4)
(ترجمه : مهدي الهي قمشه اي)
“Al-Ikhlas,or Purity (of Faith)”
In the name of Allah, The Most Gracious, The Most Merciful
Say: He is Allah, the one (1)
Allah, the Eternal, Absolute (2)
He begetteth not, nor is he begotten (3)
And there is none like onto him (4)
(ترجمه: عبدا.. يوسف)
لغات و معني Words & Meaning :
Say
(سِي) قُل بگو
«to Say» يک مصدر است به معناي گفتن و حرف زدن.say در اينجا يک فعل امر است. هرگاه انجام کار يا عدم انجام کاري را از مخاطب بخواهيم از فعل امر استفاده مي کنيم. در زبان انگليسي براي ساختن فعل امر از مصدر بدون to استفاده مي شود. فعل امر در ابتداي جمله مي آيد.
Purity
(پي يوريتي) اِخلاَص پاكي
اين كلمه ، اسم است. فعل آن purify به معني خالص و تمييز است.
Faith
(فِيت) – اعتقاد/ايمان
اين كلمه ، اسم است.
One
(وان) اَحَد يك/ يكتا
اين كلمه ، هم مي تواند عدد باشد ، هم ضمير جانشين وهم صفت . در اينجا ، اين كلمه ، صفت است و نقش صفتي دارد.
He
(هي) هُو خدا
اين كلمه ، ضمير فاعلي است .ضمير فاعلي ، ضميري است كه در ابتداي جمله آورده مي شود . با مرجع خود مطابق است و نقش فاعل را در جمله ايفا مي كند.
Allah
(الله) الله خدا
اين كلمه ، اسم خاص يعني همان لفظ جلاله در زبان عربي است.
Eternal
(اِتِرنال) الصَّمَد ابدي/جاوداني
اين كلمه ، صفت است. اسم آن eternity است.
Absolute
(اَب سُلووت) اَلصَّمَد مطلق/بي نياز
اين كلمه ، صفت است.
Beget
(بي گِت) يَلِد ايجاد كردن
اين كلمه ، فعل است.
Begotten
(بي گاتِن) يُولََد به وجود آورده
اين كلمه ، حالت سوم فعل است كه در زبان انگليسي به آن past participle مي گويند. برای ساختن حالت سوم فعل براي افعال با قاعده از d يا ed استفاده می شود که به آخر فعل اضافه می شود. برای ساختن حالت سوم فعل براي افعال بي قاعده قانون خاصي وجود ندارد. تنها راه، استفاده از فرهنگ لغات است. حال ساده اين کلمه beget است و از افعال بي قاعده است. حالت سوم اين فعل begotten است.
Not
(نات) لَمﹾ نه/خير
اين كلمه ، قيد است و براي منفي كردن جمله مورد استفاده قرار مي گيرد. براي منفي کردن با not ، اين کلمه را بعد از فعل استفاده مي کنيم.
Nor
(نُر) لَمﹾ نه
اين كلمه ، هم مي تواند قيد باشد و هم حرف ربط. در اينجا اين كلمه ، حرف ربط است. اين کلمه هم معني not و not….either در زبان انگليسي است.اين کلمه معمولا به عنوان لازم و ملزوم با neither مورد استفاده قرار مي گيرد. در حالتهاي نوشتاري خاص و در برخي موارد براي تأکيد از کلمه nor در ابتداي جمله استفاده مي شود. در اين حالت فرم عادي جمله کمي تغيير مي کند به اين صورت که بعد از nor به جاي فاعل از “فعل” استفاده مي شود. اگر درجمله از يکی از افعال to be استفاده شده بود همان فعل to be بعد از nor می آيد. اگر فعل استفاده شده در جمله فعل اصلي باشد با توجه به فاعل جمله، بعد از nor از افعال کمکيdo يا doesاستفاده مي شود.
And
(اَند) َو و
اين كلمه ، حرف ربط است كه معادل حرف عطف در زبان عربي مي باشد.
There
(ذِر) – آنجا
اين كلمه، در اينجا، به جاي فاعل قرار گرفته و نقشي مانند ضمير it ايفا مي كند. هرگاه در جمله، اسمي که نشان دهنده فرد يا چيز نامعين و نامعلوم است جاي فاعل قرار گيرد، بطور معمول از there به اضافه فعل to be استفاده مي شود. در اين گونه موارد هرچند بنظر مي رسد که there فاعل باشد اما در حقيقت فاعل واقعي همان اسمي است که بعداز فعل مي آيد. به عبارت ديگر براي نشان دادن ماهيت وجود شيئي يا فردي در زبان انگليسي از there is (وجود دارد) و there are (وجود دارند ) استفاده مي شود.
Is
(ايز) يَكُنﹾ است/هست
اين كلمه ، صيغه مفرد غايب برای “مصدر to be = بودن” در زمان حال است. صيغه جمع غايب اين مصدر to be در زمان حال are است.
None
(نان) لََمﹾ هيچ/نه/ابدا
اين کلمه با کلمه no از لحاظ معني ،در زبان فارسي يکسان بوده و به معني “نه” است. اين کلمه در جملات مثبت به کار مي رود و معني منفي به جمله مثبت مي دهد.none ضمير است و به جاي no واسمي که دنبال آن مي آيد به کار مي رود. اين كلمه، ممکن است ضمير يا قيد باشد. در اينجا ، ضمير است.
Like
(لايک) كُفُوا نظير
اين كلمه ، ممکن است، صفت يا فعل يا قيد باشد. دراينجا قيد است.
Unto
(آن تو) لَ به
اين كلمه، حرف اضافه به معنای toاست.
Him
(هيم) هُ او
اين كلمه ، ضمير مفعولي است. ضمير مفعولي ضميري است كه در حالت مفعولي به كار مي رود يعني عمل فاعل روي آن انجام مي گيرد.
نکات گرامري :
- 1)جمله
براي ساختن جمله در زبان انگليسي از فرمول زير استفاده مي شود:
(قيد زمان +قيد مکان +مفعول) بقيه جمله + فعل + فاعل
در اين فرمول ، فاعل ممکن است اسم يا ضمير فاعلي باشد. فعل نيز ممکن است فعل to be يا فعل اصلي باشد.
جمله “He is Allah” ” در ترجمه انگليسی سوره توحيد، يک جمله است که در آن He فاعل جمله است، که ضمير فاعلي سوم شخص است. Is فعل است که يک فعل to be است و Allah بقيه جمله است.
- 2)وجه امري
اگر انجام عملي يا عدم انجام فعلي را از مخاطب بخواهيم از وجه امري استفاده مي کنيم. در زبان انگليسی برای فعل امر از مصدر بدون to که در اول جمله می آيد.
جمله Say : he is Allah” ” در ترجمه انگليسی سوره توحيد يک جمله امري است. که در آن فعل to يعنی مصدر بدون ،say در ابتداي جمله آورده شده است.
You” “هميشه در وجه امري مستتر است و احتياج به بيان آن نيست مگر در موردي که اشاره به فرد خاصي شود يا تاکيد روي فرد مخصوصي بين چند نفر باشد که هنگام بيان اينگونه جملات بايد سعي شود کلمه you” ” با فشار بيشتري تلفظ گردد.