به نام خدا
تجلّي قرآن کريم (جزء اوّل) در ادبيات فارسي
بخش اوّل جزء 1 تا 10 در اشعار پنج شاعر بزرگ
ادب فارسي عرصه ي جلوه و ظهور قرآن کريم است . شاعران و نويسندگان پارسي زبان از قرآن کريم متاثرند و در آثار و تاليفات خود اين تاثير را برجاي نهاده اند .
جزء اول
سوره ي بقره ( آفرينش آدم و کرامت انسان) آيات 30 ، 34
” و اذ قال ربک للملائکه اني جاعل في الارض خليفه …”
ملک در سجده ي آدم زمين بوس تو نيت کرد
که در حسن تو لطفي ديد بيش از حد انساني
حافظ
*******************************************
سوره ي بقره آيات 35 و 36 (هبوط آدم از بهشت به زمين و دچار شدن به محنت دنيا) ” و قلنا يا آدم اسکن انت و زوجک الجنه …”
طاير گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
که در اين دامگه حادثه چون افتادم
من ملک بودم و فردوس برين جايم بود
آدم آورد در اين دير خراب آبادم
حافظ
******************************************
سوره ي بقره آيه ي 87 ( و ايدنا بروح القدس)
فيض روح القدس ار باز مدد فرمايد ديگران هم بکنند آنچه مسيحا مي کرد
حافظ
****************************************
سوره ي بقره آيه ي 31 و 32 و 33 ( آموختن اسماء الهي به آدم) ” و علم آدم الاسماء”
آدم خاکي زحق آموخت علم تا به هفتم آسمان آموخت علم
نام وناموس ملک را درشکست کوري آن کس که درحق درشکست
” مثنوي بيت 1012 ، 1013 “
******************************************
سوره ي بقره آيه ي 34 و 35 ( و اذ قلنا للملا ئکه اسجدوا … )
چون ملک انوار حق در وي بتافت درسجود افتاد و در خدمت شتافت
” مثنوي بيت 1247 “
******************************************
سوره ي بقره آيه ي 24 ( فاتقوي النار …)
سنگها و کافران سنگ دل اندر آيند اندر و زار و خجل
*****************************************
سوره ي بقره آيه ي 115 ( ولله المشرق و المغرب … )
هر که راهست از هوس ها جان پاک زود بيند حضرت و ايوان پاک
چون محمد (ص) پاک شد زين نارودود هرکجا رو کرد وجه ا… بود
چون رفيقي وسوسه ي بد خواه را کي بداني ثم وجه ا… را
” مثنوي بيت 1396 و 1398 “
**************************************
سوره بقره آيه ي 102 (ببابل هاروت و ماروت ) ” و ما انزل علي الملکين ببابل هاروت و ماروت …”
آن که در چاه زنخدانش دل بيچارگان
چون ملک محبوس در زندان چاه بابل است
سعدي
***************************************
سوره بقره آيه ي 138
ور به صد پاره ام کني زين رنگ بنگردم که صبغه اللهم
سعدي
اشاره به آيه ي “صبغه الله و من احسن من الله صبغه“
**********************************
سوره بقره آيه ي 117 (و اذا قضي امرا فانما يقول له کن فيکون )
اگر خداي نباشد ز بنده اي خشنود شفاعت همه پيغمبران ندارد سود
قضاي کن فيکونست حکم بارخداي بدين سخن سخني در نمي توان افزود
سعدي
**************************************** سوره بقره آيه 77 (اولا يعلمون ان الله يعلم ما يسرون)
عيبت از بيگانه پوشيد ست و مي بيند بصير
فعلت از همسايه پنهانست ومي داند عليم
” آيا نمي دانند که خدا مي داند ،آنچه پنهان مي دارند و آنچه آشکار مي کنند “
سعدي
******************************************
سوره بقره آيات 31 ،33” و علم آدم الاسماء…”
چون برترين مقام ملک دون قدر ماست چندين بدست ديو ،زبوني چرا کنيم
سعدي
*****************************************
سوره ي بقره ، آيه ي 18
” صم بکم عمي فهم لا يرجعون”
آنان کر و گنگ و کورند و از گمراهي بر نمي گردند.
به تهديد اگر بر کشد تير حکم به مانند کروبيان صم و بکم
بوستان سعدي، بيت 25
***********************************************
سوره ي بقره ، آيه 28
” کنتم امواتا فاحياکم ثم يميتکم ثم يحيکم ثم اليه ترجعون .”
” شما مردگاني بوديد و شما را زنده کرد ،ديگر بار بميراند ، سپس شما را زنده گرداند و عاقبت به سوي او باز خواهيد گشت .”
به امرش وجود از عدم نقش بست که داند جزاو کردن از نيست ،هست
دگر ره به کتم عدم در برد و زآن جا به صحراي محشر برد
بوستان سعدي ،بيت 41 – 42
************************************************
سوره بقره ، آيه ي 34 ( سرکشي شيطان در برابر فرمان خداوند و سجده نکردن به آدم)
” و اذ قلنا للملائکه اسجدوا لادم فسجدوا الا ابليس ابي واستکبر و کان من الکافرين.”
” و چون به فرشتگان فرمان داديم که به آدم سجده کنيد هم سجده کردند به جز شيطان که ابا کرد تکبر ورزيد و از کافران شد .”
نه ابليس بد کرد و نيکي نديد؟ بر پاک نايد ز تخم پليد
بوستان سعدي ، بيت 752
از ابليس هرگز نيايد سجود نه از بد گهر نيکويي در وجود
بوستان سعدي ، بيت 1616
*************************************************
سوره ي بقره ، آيه ي 86
” اولئک الذين اشتروا الحيوه الدنيا بالاخره “
” اينان همان کسان اند که زندگي دنيا را در برابر آخرت خريدند.”
نه پرهيز گار و نه دانشورند همين بس که دنيا به دين مي خرند
بوستان سعدي، بيت 2270
**************************************************
سوره ي بقره ، آيه ي 32
” لا علم لنا الا ما علمتنا”
فرشتگان گفتند: اي خداي پاک، “ما هيچ نمي دانيم جز آنچه تو خود به ما آمو ختي .”
مرا صورتي بر نيايد ز دست که نقشش معلم ز بالا نبست
بوستان سعدي ، بيت 2634
************************************************
سوره ي بقره ، آيه ي 119
” انا ارسلناک بالحق بشيرا ونذيرا “
” ما تو را به حق فرستاديم که مژده رسان و بيم دهنده باشي .”
فرستاد لشکر بشير نذير گرفتند از ايشان گروهي اسير
بوستان سعدي
*************************************************
سوره بقره آيه 7 ” ختم الله علي قلوبهم و علي سمعهم و علي ابصارهم غشاوه …” ( خداوند بر دلها و گوشها و چشم ها ي آنان مهر نهاد و حجابي قرار داد).
هست بر سمع و بصر مهر خدا در حجب بس صورت است و بس صدا
مثنوي معنوي
**************************************************
سوره ي بقره آيه ي 19 ” يکاد البرق يخطف ابصارهم … “
نزديک است که برق آسمان ،بينايي آنان را بربايد .
برق را چون ” يخطف الابصار ” دان نور باقي را همه انصار دان
مثنوي معنوي
**************************************************
سوره ي بقره آيه ي 31 ” علم آدم الاسماء کلها … فقال انبوني باسماء هولاء…”
( همه ي نام ها را به آدم آموخت و فرمود اين نامها را به من بگوييد) ( حقايق و معاني و اسرار الهي )
” آدم انبئهم باسماء” درس گو شرح کن اسرار حق را مو به مو
مثنوي معنوي
************************************************
سوره ي بقره آيه ي 32 ” قالوا سبحانک لا علم لنا الا ما علمتنا …”
چون ملائک گو که :” لا علم لنا يا الهي ، غير ما علمتنا “
مثنوي معنوي
***********************************************
سوره ي بقره آيه ي 38 ” قلنا اهبطوا منها جميعا…” ( گفتيم : همه از بهشت فرو شويد…)
چون به امر ” اهبطوا ” بندي شدند حبس خشم و حرص و خرسندي شدند
مثنوي معنوي
************************************************
سوره ي بقره آيه ي 125
” … عهدا الي ابراهيم و اسماعيل ان طهرا بيتي للطائفين والعاکفين و الرکع السجود” ( ما به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم: خانه ي مرا براي طواف کنندگان پاکيزه داريد).
” طهرا بيتي ” بيان پاکي است گنج توست ار طلسمش خاکي است
مثنوي معنوي
***********************************************
سوره ي بقره آيه ي 40
” اوفوا بعهدي اوف بعهدکم …( به عهد من وفا کنيد تا به عهدتان وفا کنيم )
گرت هواست که معشوق نگسلد پيوند نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
حافظ
************************************************
سوره ي بقره آيه ي 115
” و لله المشرق و المغرب فاينما تولوا فثم وجه الله “
“مشرق و مغرب از آن خداست ، پس به هر سو رو کنيد ، آنجا پرتو روي خداست “
ديد در هر ذره اي انوار حق موج مي زد جز جز اسرار حق
لا جرم گر ماهي و گر ماه ديد هر دو عالم نور وجه الله ديد
عطار
***********************************************
سوره ي بقره آيه ي 115
“فاينما تولوا فثم وجه الله”
” پس به هر جاي رو کنيد ، همان جا رو به خداست”
هست ها تحت قدرت اويند همه با او و او همي جويند
سنايي غزنوي