معنی فارسی الفاظ خطبه 5 «قُبِضَ» = ماضی مجهول قَبَضَ، از دنيا رفت. «خاطَبَ» = ماضی، باب اِفعال از ريشه خطب، «خَاطَبَ مُخاطَبَةً و خِط...

حروف جرّ «مُنْذُ و مُذْ» «مُنْذُ و مُذْ» برای اين دو کلمه سه حالت وجود دارد. 1- حرف جرّ: در اين صورت اگر در جمله ای به کار روند که ز...

5 وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ‏ السَّلامُ لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی ‏اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ خَاطَبَهُ الْ...

  «اِهْتَدَيْتُمْ» = ماضی، جمع مذکّر مخاطب، باب افتعال از ريشه هدی (ناقص يايی)، «اِهْتَدَي اهْتِداءً : مطاوعه ي هَدَي است به معني...

4 وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ‏ السَّلامُ بِنَا اهْتَدَيْتُمْ فِي الظَّلْمَاءِ ، وَ تَسَنَّمْتُمْ ذُرْوَةَ الْعَلْيَاءِ ، وَ بِنَا...

«قَالُوا» = ماضی، جمع مذکّر از قول (اجوف واوی)، ثلاثی مجرّد، گفتند. «قَامَ» = ماضی، از قوم (اجوف واوی)، ثلاثی مجرّد، برخاست و ايستاد. ...

  «اُقْرَنُ» = مضارع مجهول ثلاثی مجرّد از ريشه قرن، يَقْرُنُ ... اَقْرُنُ ... ، بسته می شوم، پيوند داده می شوم.   «لَكِن»...

از خطبه ­هاي آن حضرت عَلَيْهِ­ السَّلام است و آن معروف به شقشقيّه است هان، قسم به خداوند که فلانی جامه خلافت را پوشيد، در حاليکه قطعا...

  «اَمَا» = حرف استفتاح است به معني «اَلَا = هان» و بيشتر قبل از قسم قرار مي­گيرد. گاهي براي تحقيق سخني است كه پس از آن مي­آيد و ...

حروف تنبيه (اَمَا) حروف تنبيه برای آگاهانيدن مخاطب وضع شده اند و منظور متکلّم از اَدای آنها اين است که مخاطب را کاملاً متوجّه کلام خو...