«غَابِر» = اسم فاعل، مجرّد، گذشته، باقي، مانده(خطبه1)
«غَارِب» = ميان دو شانه و گردن - بالاي هر چيزي. ج = غَوارِب (خطبه 3)
«غ...
«صَاحِب» = اسم فاعل، ثلاثی مجرّد، از ريشه صحب، مالک، رئيس، دوست (خطبه3)
«صَادِع» = اسم فاعل، ثلاثي مجرّد از صَدَعَ، آشكار، روش...
«سَائِر» = اسم فاعل از سَارَ، روان، گذران (خطبه1)
«سَابِق» = اسم فاعل، مجرّد، پيشيگيرنده (خطبه1)
«سَاجِي» = اسم فاعل از سَجا...
«دَائِر» = اسم فاعل از دَارَ، چرخان، گردان (خطبه1)
«دَار» = خانه، مؤنّث است و به ندرت مذكّر ميشود. (خطبه1)
«دَاسَتْ» = ماضي،...
«ثَابِتَة» = مؤنّث ثَابِت: اسم فاعل، پابرجا، استوار، ثابت(خطبه1)
«ثَالِث» = عدد ترتيبی است، سوّم، سوّمين
«ثُبُور» = مصدر، ثلا...
«اَوْ» = حرف عطف، يا (خطبه1)
«اَوْجَبَ» = ماضي، اِفْعَال، از وَجَبَ، واجب شمرد، واجب كرد. (خطبه1)
«اَوْصَاب» = جمع مكسّر وَصَ...
«أَشَارَ» = ماضي، اِفعال، اشاره کرد. (خطبه1)
«اَشْبَاح» = جمع مكسّر شَبَح، كالبدها، تنها (خطبه1)
«اَشْبَاه» = مکسّر شَبيه، ه...
«اَدَامَ» = ماضي، اِفْعال، ادامه داد، پيوسته كرد. (خطبه1)
«اَدْلَی» = ماضی، باب اِفعال از ريشه دلو ناقص واوی، أدلي اِدْلاءً بِ...
عنوان طرح : فرهنگ لغات نهج البلاغه
کد طرح : 4 وضعيت : پايان يافته
طرّاح و مسئ...
«آبَاء» = جمع مكسّر اَب، پدران(خطبه1)
«آجَال» = جمع مكسّر اَجَل، پايانها، نهايت زمانهاي عمر، زمانهاي مردن(خطبه1)
«آخِر» = ...