سايت مکتب الزّهرا(سلام اللّه عليها)

سايت مکتب الزّهرا(سلام اللّه عليها)

دسته بندی محتوا

آیه پانزدهم، عطای پروردگار برای دنیاخواهان و آخرت طلبان

طرح سی روز سی آيه ، رمضان 1440

آيه پانزدهم

عطای پروردگار به هر دو گروه دنياخواهان و آخرت طلبان می رسد.

جزء 15، آيه 20 سوره اسراء:

كُلَّاً نُّمِدُّ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَ مَا كاَنَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُوراً (اسراء/20)

همه را، چه آن گروه را و چه اين گروه را، از عطای پروردگارت پی در پی خواهيم داد، زيرا عطای پروردگارت را از كسی باز ندارند. (اسراء/20)

 

پرسشها:

1- در آيه 20 سوره اسراء اشاره يک و اشاره دو به کيست؟

2- با توجّه به آيه 20 سوره اسراء اشاره شدگان چه سهمی از عطای پروردگار را به دست می آورند.

 

چند پرسش با توجّه به آيات قبل و بعد آيه 20 سوره اسراء:

3- آيا اشاره شدگان شماره يک به هر چه بخواهند می رسند؟

4- اشاره شدگان شماره دو به چه چيزی می رسند؟

5- آيا عطاء نامبرده در آيه 20 سوره اسراء برای همه انسانها يکسان است؟

 

پاسخها:

1- اشاره يک در آيه 20 سوره اسراء با توجّه به آيه 18 اين سوره اشاره به کسی است که خواهان زندگی دنياست. اشاره دو اين آيه با توجّه به آيه 19 اين سوره اشاره به کسی است که خواهان زندگی آخرت است.

2- با توجّه به آيه 20 سوره اسراء هر دو گروه اشاره شدگان پی در پی از عطای پروردگار بهره مند می شوند. دنياخواهان به دنيايشان می رسند و آخرت خواهان هم به دنيايشان می رسند و هم به آخرتشان می رسند.

3- خير، با توجّه به آيه 18 سوره اسراء، دنياخواهان تنها به آنچه خداوند از دنيا برای آنان می خواهد می رسند. ولی ديگر سهمی از آخرت ندارند. بلکه در آخرت در آتش جهنم معذّب خواهند بود. به دليل اينکه معاد را انکار می کردند و با انکار معاد توحيد و نبوّت را نيز انکار می کردند.

4- با توجّه به آيه 19 سوره اسراء اشاره شدگان شماره دو، هم در دنيا زندگی می کنند اينان اعمال خود را در دنيا طوری انجام می دهند که پاداش اخروی آن را از خداوند منّان بگيرند. در واقع آخرت طلبان هم در دنيا عمل می کنند و به نتيجه عملشان در دنيا دست می يابند هم پاداش عملشان را در آخرت دريافت می کنند.

برای مثال اگر دانش آموزی تنها برای گرفتن مدرک درس بخواند اگر خدا بخواهد موفق می شود. ولی اگر با ايمانی که به خدا و روز جزا دارد از ابزار علم آموزی که خداوند در اختيار او قرار داده است به دانش آموزی بپردازد و برای فراگيری علم درس بخواند مدرک هم می گيرد هم علم آموخته را در دنيا در جای صحيح خود به کار می گيرد. هم در آخرت پاداش تلاش علمی مؤمنانه اش را دريافت می کند.

5- خير، عطاء نامبرده در آيه 20 سوره اسراء برای همه انسانها يکسان نيست. با توجّه به آيه 21 سوره اسراء که می فرمايد:

« اُنْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ وَ لَلْاَخِرَةُ اَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَ اَكْبَرُ تَفْضِيلاً بنگر كه چگونه بعضيشان را بر بعضی ديگر برتری نهاده ايم و در آخرت درجات و برتريها، برتر و بالاتر است. (21)»

هم دنياطلبان و هم آخرت گرايان در عطاهای دنيوی به دليل تفاوت اعمال و ايمانشان برابر نيستند و در درجات متفاوت قرار دارند. تفاوت درجات، که از سعی و كوشش انسان ناشی می شود، برای اين است که سعی بسيار و سعی اندك انسان ها در نظر گرفته شده باشد و محاسبه شود و بر اساس آن عطای الهی به آنان اختصاص يابد. عطاهايی که از جانب خداوند به انسان ها در دنيا داده می شود عبارتند از مال و و فرزند و مقام و … متفاوت است.

با توجّه به اين جمله که در آيه شريفه می فرمايد:

« وَ لَلْاَخِرَةُ اَكْبَرُ دَرَجاتٍ وَ اَكْبَرُ تَفْضِيلاً عطاهای اخروی و درجات آن متفاوت است. هم خود آخرت بزرگتر از دنيا است، و هم برتريها و امتيازاتش بزرگتر از برتريها و امتيازات دنيا است. برتريهای آخرت به خاطر اختلافى است كه جانها و دلها در ايمان و اخلاص دارند. ايمان و اخلاص از احوال قلب هستند. اختلاف احوال قلب بسيار وسيعتر از اختلاف احوال جسم است.

 

برای توضيح بيشتر پرسشهای 3 تا 5 مطالبی از تفسير الميزان ارسال می شود:

 

علامه طباطبايی (ره) درباره پرسش شماره 3 می گويد:

   اينكه فرمود: « مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعاجِلَةَ » معنايش اين است كه هر كس حيات عاجله يعنى زندگی دنيا را بخواهد يعنى متاعی را از دنيا طلب كند كه نفس از آن ملتذّذ و قلب بدان علاقمند است، و تعلّق قلب به حيات عاجله و طلب آن، وقتى تعلّق و دنياطلبى است كه فقط حيات عاجله را بخواهد، … آری طالب دنيا كسی است كه معتقد به زندگی ديگری غير از اين زندگی دنيا نباشد، و در نتيجه اعتقاد به نبوت و توحيد را لغو بپندارد، زيرا كه اگر اعتقاد به معاد نباشد، ديگر ايمان به خدا و فرستادگان او و تديّن به دين اثری نخواهد داشت.

هم چنان كه خدای تعالى فرمود: « فَاَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّی عَنْ ذِكْرِنا وَ لَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَياةَ الدُّنْيا ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ اَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ تو هم ای رسول از هر كس كه از ياد ما روی گردانيد و جز زندگانى دنيا را نخواست به كلّی اعراض كن. منتهای علم و فهم اين مردم تا همين حدّ است خدا به حال آن كس كه از راه حق گمراه شد آگاه است. (سوره نجم/ آيه 29 و 30) »

و اينكه فرمود: « عَجَّلْنا لَهُ فِيها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِيدُ » معنايش اين است كه ما هم آنچه را كه او می خواهد فوراً به او می دهيم، البتّه نه هر قدر كه او می خواهد، بلكه هر قدر كه ما بخواهيم، پس امر به دست ما است نه به اختيار او، و اثر هر چه هست در اراده ما است نه در اراده او، تازه اين روش را درباره همه دنياطلبان اعمال نمی كنيم، بلكه در حق هر كس كه خواستيم به كار می بنديم، پس اراده اشخاص از هيچ جهت حاكم بر اراده ما نيست، و اين تنها اراده ما است كه در ايشان حكومت می كند.

و چون اراده فعلی خدای عزّوجلّ نسبت به هر چيز عبارتست از فراهم شدن اسباب خارجی و رسيدن آن به حدّ عليّت تامّه، لذا بايد گفت كه آيه شريفه دلالت بر اين دارد كه هر انسان دنيا طلب از دنيا آن مقداری كه اسباب اقتضاء كند، و عواملی كه خداوند در عالم به جريان انداخته و به تقدير خود هر كدام را اثری داده، مساعدت نمايد رزق می خورد، پس دنيا طلب جز به قسمتى از خواسته هايش نمی رسد و فقط به پاره ای از آنچه كه می خواهد و به زبان تكوين مسئلت می نمايد نائل می شود، ليكن جز آن مقدار كه خداوند اسباب را به سويش جريان بيندازد نائل نمی گردد. « وَ اللَّهُ مِنْ وَرائِهِمْ مُحِيطٌ.» (ترجمه الميزان، ج‏13، ص: 87)

 

علامه طباطبايی (ره) درباره پرسش 4 می گويد:

« وَ مَنْ اَرادَ الْاَخِرَةَ وَ سَعی‏ لَها سَعْيَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَاُولئِكَ كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً و هر كه خواهان آخرت باشد و در طلب آن سعی كند و مؤمن باشد، جزای سعيش داده خواهد شد. (اسراء/19)».

راغب می گويد: « سعی » به معنای راه رفتن به سرعت است، البتّه نه به آن حدّی كه دويدن شمرده شود، و در حديث در هر كار (چه خير و چه شرّ) استعمال می شود. اگر فرد دنيا را از اين نظر بخواهد كه وسيله نيل به‏ سعادت اخروی است، اين در حقيقت دنياطلبى نيست، بلكه اراده آخرت و عقبى طلبى است.

از آنجا كه به آخرت نمی توان رسيد مگر از راه دنيا، لذا به هر انسانى كه اين راه را طی كند نمی شود گفت دنيا طلب، مگر آنكه از آخرت اعراض نموده و به كلّی آن را فراموش كند و در نتيجه اراده و حواسش خالص برای دنيا شود.

حرف « لام » در جمله « وَ سَعی‏ لَها سَعْيَهَا » برای اختصاص است و همچنين اضافه «سعی» به « ضمير آخرت » اختصاص را می رساند و چنين معنا می دهد كه « هر كه كوشش كند و مجدّانه كوشش كند و كوششی كند كه مختصّ به آخرت است « و از اين معنا چنين استفاده می شود كه سعی برای آخرت بايد طوری باشد كه لايق به آن باشد، مثل اينكه كمال جديّت را در حُسن عمل به خرج دهد و حُسن عمل را هم از عقل قطعی و يا حجّت شرعی گرفته باشد، و معنای جمله « وَ هُوَ مُؤْمِنٌ » اين است كه اين سعی را در حالى كند كه ايمان به خدا داشته باشد، و اين خود مستلزم توحيد و ايمان به نبوت و معاد است، زيرا كسی كه اعتراف به يكی از اين سه اصل نداشته باشد خدای سبحان او را در كلام مجيدش مؤمن به خود نمی داند، و آيات قرآنى در اين باره بسيار است.

به فرض اينكه از آيات مذكور هم كه چشم پوشی كنيم تقييد به جمله « وَ هُوَ مُؤْمِنٌ » برای رساندن اين معنا كافى است، زيرا كسی كه آخرت بخواهد و كارهای مخصوص به آن را مجدّانه انجام دهد قطعاً ايمان به خدا و به ورای دنيا دارد.

و معناى جمله « فَاُولئِكَ كَانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً » اين است كه خداوند عمل چنين كسانى را به بهترين وجه قبول نموده و كوشش آنان را می ستايد و ستايش خدا در برابر عمل بنده، عبارت است از تفضّل او بر بنده اش.

آری همين كه خداوند پاداش نيك به بنده اش می دهد، تفضّلی است بر بنده اش و گرنه وظيفه بنده، بندگی مولای خويش است، و نبايد خود را طلبكار مولايش بداند، پس ثواب دادن، تفضّل مولا است، و ثنا خواندنش بر بنده، تفضّلی است ديگر (وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ).

( اعمال آدمی اسباب اخروی هستند و بر خلاف اسباب دنيوی تخلّف ناپذيرند.)

آيات 18 و 19 سوره اسراء دلالت بر اين دارند كه اسباب اخروی عبارتند از اعمال و بس، و اعمال سببهايى هستند كه هرگز از غايات و نتايج خود تخلّف ندارند، به خلاف اسباب دنيوی كه تخلّف پذيرند زيرا درباره اسباب اخروی فرموده است: « فَاُولئِكَ كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً » و درباره اسباب دنيوی فرموده « عَجَّلْنا لَهُ فِيهَا مَا نَشاءُ لِمَنْ نُرِيدُ هر قدر می خواهيم و برای هر كس كه بخواهيم.»

 

علامه طباطبايی (ره) درباره پاسخ پرسش شماره 5 می گويد:

« اُنْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلَی‏ بَعْضٍ وَ لَلْاَخِرَةُ اَكْبَرُ دَرَجاتٍ وَ اَكْبَرُ تَفْضِيلاً ».

اين جمله اشاره است به تفاوت درجات كه از سعی و كوشش انسان ناشی می شود. تا كسی توهّم نكند كه سعی بسيار و سعی اندك هر دو يكی است، و در آخرت فرقی با هم ندارند، آری اگر خداوند فرقی ميان عمل كم و عمل بسيار و عمل خوب و خوبتر نگذارد در حقيقت آن ما زاد را كه بيشتر و خوبتر است، شكرگزاری نكرده و مورد قبول درگاهش ننموده است.

بنابراين، معنای « بعضهم »، « بعض الناس » خواهد بود، و از قرينه « وَ لَلْاَخِرَةُ اَكْبَرُ » می فهميم كه تفضيل بعض الناس در دنيا می باشد يعنى ما بعضی از مردم را در دنيا بر بعضی ديگر برتری داديم و برتری در دنيا به اين است كه مال و متاع و جاه و فرزند و نيرو و شهرت و رياست و آقايى و مقبوليت در بين مردم كه متاعهای دنيايند در بعضی بيشتر از بعضی ديگر باشد.

و معنی اينكه فرمود: «وَ لَلْآخِرَةُ اَكْبَرُ دَرَجاتٍ وَ اَكْبَرُ تَفْضِيلاً» اين است كه هم خود آخرت بزرگتر از دنيا است، و هم برتريها و امتيازاتش بزرگتر از برتريها و امتيازات دنيا است، پس كسی خيال نكند كه اهل آخرت در زندگی يكسانند و نيز توهّم نكند كه تفاوت زندگی اهل آخرت مانند تفاوت در زندگی دنيا است، بلكه آخرت خانه ايست وسيعتر از دنيا، وسعتى كه نمی شود آن را به چيزی قياس كرد.

برتريهای دنيايى به خاطر اختلافى است كه در اسباب مادی دنيا است، و چون اين اسباب محدود است و دنيا دار تزاحم است در نتيجه برتريهای دنيا هم محدود است، به خلاف برتريهای آخرت كه به خاطر اختلاف اسباب كونيه نيست، بلكه به خاطر اختلافى است كه جانها و دلها در ايمان و اخلاص كه از احوال قلب است، دارند و اختلاف احوال قلب وسيع‏تر از اختلاف احوال جسم است، وسعتى كه نتوان با چيزی مقايسه كرد، هم چنان كه فرمود: « إِنْ تُبْدُوا ما فِي اَنْفُسِكُمْ اَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ» و نيز فرموده: «يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلَّا مَنْ اَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» (ترجمه الميزان، ج‏13، ص: 94 و 95)

دیدگاهتان را بنویسید

سبد خرید
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.
فروشگاه
علاقه مندی
0 محصول سبد خرید
حساب کاربری من