کلمه « صرف » به معنی تغيير دادن است.
« علم صرف » به ما می آموزد که چگونه کلمه را به کلمات ديگر تغيير دهيم تا معانی ديگری از آن به دست آوريم.
در علم صرف ريشه يک کلمه و کلمات هم خانواده آن را می شناسيم. معمولاً حروف اصلی ريشه کلمه در کلمات هم خانواده باقی می ماند و حرکات و حروف زائد آن تغيير می کند. معنی ريشه کلمه نيز در کلمات ساخته شده وجود دارد.
فايده علم صرف « کلمه سازی » و « کلمه شناسی » است. علم صرف به جايگاه كلمه در جمله نمي پردازد.
از انواع کلمات « حروف » تغيير نمی کنند و هيچگاه موضوع علم صرف واقع نمی شوند. «اسم» و «فعل» موضوع علم صرف هستند.
بعضی از اسمها ريشه فعل دارند و به آنها « اسم مشتق » گفته می شود.
بعضی از اسمها ريشه فعل ندارند و به آنها « اسم جامد » گفته می شود.
کلمه ها در عربی وزن دارند. کلمات عربی با سه حرف «فاء» و «عين» و «لام» سنجيده می شوند اين سه حرف حروف اصلی کلمه « فعل » هستند.
هرگاه بخواهيم يک جمله را تجزيه کنيم کلمات آن جمله را يکی يکی از نظر علم صرف مورد بررسی قرار می دهيم. اوّل ريشه و وزن آن را پيدا می کنيم، سپس اسم يا فعل بودن آن را مشخّص می کنيم.
معمولاً بر اساس نکات صرفی که درباره يک کلمه به دست می آوريم معنی کلمه را می فهميم. اينک جمله « بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ » را تجزيه می کنيم.
از ميان کلمات جمله « بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ » کلمه « بِ » حرف جرّ است و موضوع علم صرف نيست. صرف دو کلمه «اِسْم» و « اَلله » در ابتدای سطح 2 می آيد.
برای تجزيه دو کلمه « الرَّحْمَنِ » و « الرَّحيمِ » ابتدا ريشه کلمه را به دست می آوريم. يکی از راههای به دست آوردن ريشه کلمه مراجعه به فرهنگ لغت است. اگر چند کلمه از يک خانواده را بشناسيم که دارای يک ريشه هستند می توانيم به روش زير ريشه آنها را پيدا کنيم.
ابتدا کلمه را از حروفی که جزء کلمه نيستند جدا می کنيم. در دو کلمه «الرَّحْمَنِ» و «الرَّحيمِ» حرف تعريف « ال » جزء کلمه نيست و نشانه اين است که اين کلمات معرفه هستند. با حذف « ال » کلمات « رَحْمَن » و « رَحيم » باقي می ماند. از ميان حروف اين دو کلمه هم خانواده حروف غير مشترک حذف می شود و حروف مشترک باقی می ماند. حروف «راء» و «حاء» و «ميم» حروف مشترک اين دو کلمه هستند. «رحم» بدون هيچ حرکت حروف اصلی دو کلمه « الرَّحْمَنِ » و « الرَّحيمِ » و ريشه آن دو است.