سايت مکتب الزّهرا(سلام اللّه عليها)

سايت مکتب الزّهرا(سلام اللّه عليها)

دسته بندی محتوا

اقتصاد مقاومتی 2

نظم و تقوی ضامن تحقّق و توسعه­ ی فرهنگ اسلامی و از جمله دسترسی به اقتصاد مقاومتی است:

 

علاوه بر عناصر و مؤلّفه ­هايی که پيش از اين به فرهنگ اسلامی منسوب شد و مورد بررسی قرار گرفت، در منابع اسلامی به دو عنصر ديگر نيز اشاره شده و شديداً مورد تأکيد قرار گرفته است. اين دو عنصر از آن جهت که مکرّراً مورد سفارش و توصيه­ ی قرآن کريم و روايات شريف است و فرامين و احکام ويژه­ ای برای تحقّق آن صادر شده است در زمره­ ی عناصر فرهنگ اسلامی محسوب می ­شود. لکن از آن جهت که تحقّق و توسعه­ ی فرهنگ اسلامی به تحقّق آن دو بستگی بسيار شديدی دارد به عنوان عناصر اوّلی و ضروری محسوب می ­شود که بايد هر مسلمان در هنگام شروع پيروی از قرآن کريم و در حين حرکت و ضمن اجرای فرامين الهی متّصف به آن باشد. اين دو عنصر اساسی تقویٰ و نظم است. حضرت علی عَلَيْهِ­ السّلام اين دو عنصر را، در وصيّت خود به امام حسن و امام حسين عَلَيْهِمَاالسّلام، جمع نموده با تأکيد شديدی رعايت آن را سفارش فرموده است: «اُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ اَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَی اللَّهِ وَ نَظْمِ اَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُم‏ …  من شما و تمام فرزندان و خاندانم و كسانى كه اين وصيّت نامه‏ ام به آنها می ‏رسد، را به تقوا و ترس از خداوند و نظم در کارهايتان، و آشتی برقرار کردن ميان خودتان، سفارش می‏ كنم‏ » (نهج­ البلاغه، ص: 421/نامه 47)

به علّت اهميّت ويژه ­ای که هر يک از اين عناصر در تحقّق و توسعه­ی فرهنگ اسلامی دارد به طور مستقل مورد بررسی قرار می­گيرد.

 

نظم

 

اگرچه واژه­ ی نظم در قرآن کريم نيامده ومعروفترين سند روايی آن نيز سفارش و توصيه­ ی حضرت علی عَلَيْهِ­ السّلام است که پيش از اين گذشت، لکن مضمون و قرينه خارجی آن هم در قرآن کريم و هم در روايات شريف مورد تأکيد و سفارش قرار گرفته است و برنامه­ ها و فرامين متعدّدی برای تحقّق آن دستور داده شده است. از جمله می­توان به موارد ذيل اشاره کرد:

1- اوقات معيّن شده برای عبادت:

 اوقاتی که برای عبادات تعيين شده است موجب می ­شود که يک مسلمان برنامه­ ی فعّاليّتهای خود را متناسب با اين اوقات تنظيم نمايد. اين اوقات از نظر اهمّيّتشان در نظم­ بخشی متفاوتند و به ترتيب اثرگذاری در فعّاليّتها و برنامه­ های کاری مسلمين عبارتند از: اوقات نمازهای واجب شبانه روزی، ايّام روزه­ ی واجب در ماه رمضان، ايّام برگزاری حجّ واجب، اوقات نمازهای مستحبّی، ايّام روزه ­های مستحبّی، اوقات ادعيه­ ی مستحبّی، ايّام مستحبّ برای زيارت خانه­ ی خدا و حرم معصومين عَلَيْهِمُ­ السّلام و …

2- تأکيد و توصيه به وقت­ شناسی:

در منابع اسلامی تأکيد شديدی به انجام عبادات در اوقات معيّن خود شده است، در برخی از موارد به دليل عدم رعايت اوقات عبادات تنبيه­ هايی نيز در نظر گرفته شده است. از جمله می­ توان به کفّاره روزه­ خواری عمدی در ماه مبارک رمضان اشاره کرد که روزه ­خوار موظّف می شود شصت روز متوالی روزه بگيرد.

شايد بتوان برای نشان دادن اهمّيّت وقت و نظم در کارها در منابع اسلامی به آيه ­ی زير استشهاد کرد: « يَسْئَلُونَکَ عَنِ الْاَهِلَّةِ  قُلْ هِیَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِاَن تَأتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَ لَاكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَی‏ وَ أتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ اَبْوَابِهَا وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ از تو درباره هلالهای ماه می ‏پرسند، بگو: برای آن است كه مردم وقت كارهای خويش و زمان حجّ را بشناسند. و پسنديده نيست كه از پشت خانه ‏ها به آنها داخل شويد، ولى پسنديده راه كسانى است كه پروا می‏ كنند. و از درها به خانه ‏ها درآييد و از خدا بترسيد تا رستگار شويد.» (بقره/189)

و اين آيه شريفه که می­فرمايد: « فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَوةَ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ عَلَی‏ جُنُوبِكُمْ  فَإِذَا ٱطْمَأنَنْتُمْ فَاَقِيمُواْ الصَّلَوةَ إِنَّ الصَّلَوةَ كاَنَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِينَ كِتَاباً مَوْقُوتاً  و چون نماز را به پايان برديد خدا را ايستاده يا نشسته و يا به پهلو خوابيده ياد كنيد. و چون از دشمن ايمن گشتيد نماز را تمام ادا كنيد كه نماز بر مؤمنان در وقتهای معيّن واجب گشته است.» (نساء/103)

 

نقش نظم در تحقّق فرهنگ اسلامی:

تأمين تمام نيـازهای مـادّی، عـاطفی و عـالی انسان مستلزم رعـايت دقيـق و کامل برنامـه­ ها،

دستورات و احکام دين مبين اسلام است. به عبارت ديگر تحقّق فرهنگ اسلامی و رعايت تمام احکام و دستورات الهی عين نظم است و دستور به اجرای فرامين و ترک محرّمات، همان دستور به رعايت نظم است. بنابراين هر يک از اصطلاحات وابسته به نظم با رعايت يک دسته از عناصر فرهنگ اسلامی معادل خواهد بود. برای مثال می ­توان به موارد ذيل اشاره کرد:

اصطلاح انضباط اجتماعی به معنای رعايت فرامين و دستورات اجتماعی دين مبين اسلام، تحقّق و توسعه­ ی عناصر عدالت، احسان و ايثار در روابط اجتماعی افراد جامعه است.

اصطلاح انضباط اقتصادی به معنای رعايت فرامين و دستورات اقتصادی دين مبين اسلام، تحقّق و توسعه­ ی عناصر عدالت، احسان و ايثار در روابط اقتصادی افراد جامعه است.

اصطلاح انضباط قضايی به معنای رعايت فرامين و دستورات قضايی دين مبين اسلام، تحقّق و توسعه­ ی عناصر عدالت، احسان و ايثار در روابط قضايی افراد جامعه است.

اصطلاح انضباط سياسی به معنای رعايت فرامين و دستورات سياسی دين مبين اسلام، تحقّق و توسعه­ ی عناصر عدالت، احسان و ايثار در روابط سياسی افراد جامعه است.

مسلّماً اين معادله­ ها تنها در جوامع اسلامی برقرار خواهد بود که پيروی از قرآن و فرامين الهی را نصب­ العين خود قرار داده­ اند.

بنابراين شاخصهای ارزيابی نظم در جامعه همان شاخصهای توسعه­ ی فرهنگ اسلامی است. از طرف ديگر جريان و سريان يافتن نظم در جامعه نيز ضامن تحقّق و توسعه­ ی فرهنگ اسلامی است.

 

تقوی

مدارک قرآنی و روايی درباره­ ی سفارش و توصيه­ ی به تقویٰ بسيار زياد است. مهمترين دليل چنين تأکيدی اين است که رسيدن به هدف خلقت تنها با تقوای انسانها ممکن می ­شود و لاغير. حضرت علی عَلَيْهِ­السّلام در اين باره می ­فرمايد: « ای بندگان خدا به خاطر هدفی که شما را برای آن آفريده است تقوای خدا را پيشه سازيد.» (نهج­ البلاغه، ص:110/خطبه83) از طرف ديگر از آنجا که هدايت تکوينی و هدايت تشريعی انسان هر دو به يک سرانجام منتهی می ­شود خداوند متعال هدايت به وسيله ­ی قرآن را نيز تنها لايق متّقين می ­داند و بس. می­فرمايد: « ذَلِکَ الْکِتَابُ لا رَيْبَ فِيـهِ هُدیً

لِلْمُتَّقِينَ » (بقره/2)

تقویٰ عبارت است از کنترل نفس و صيانت و حفظ آن در مسير هدايت تکوينی و تشريعی، در واقع تقویٰ همان تلاش و جدّيّت برای منحرف نشدن از مسير فطرت و سرشت انسانی است. تقویٰ در هر سه مرحله­ ی شروع عمل، حين عمل و پايان عمل ضروری است. اين معنا از اين آيه شريفه استنباط می ­شود که می ­فرمايد: « يَا اَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرُ بِمَا تَعْمَلُونَ  ای كسانى كه ايمان آورده ايد، تقوای خدا پيشه کنيد و هر كس بايد بنگرد كه برای فردايش چه فرستاده است. تقوای خدا پيشه کنيد كه خدا به كارهايى كه می‏ كنيد آگاه است.» (حشر/18) شايد بتوان به اين کلام حضرت علی عَلَيْهِ­ السّلام نيز استناد کرد که می ­فرمايد: « با تقویٰ بيدار شويد، روز را با تقویٰ سپری کنيد و قلوب خود را مالامال از تقویٰ نماييد.» (نهج­ البلاغه، ص:284/خطبه191)

 

تحقّق فرهنگ اسلامی در جامعه­ ی اسلامی جز با شيوع و گسترش تقویٰ ممکن نيست

 

الف – روشهاي پيشنهادي اسلام براي وصول فرد و جامعه به تقوي:

چنانکه پيش از اين بارها به اين نکته اشاره شد، علّت اساسي تشريع دين الهي بازگرداندن انسانها به مسير فطري آنهاست که شروع سير تکاملي افراد جامعه نيز محسوب مي شود. در منابع اسلامي مکرراً به تقوي ورزيدن سفارش شده است به طوري که احصا و شمارش آن آسان نيست. حضرت علي عَلَيْهِ­ السّلام توصيه­ ي به تقوي را به خداوند متعال نسبت مي­­ دهد و مي­فرمايد « خداوند شما را به تقوي سفارش فرموده و آن را منتهاي رضا و خواست خويش از بندگان قرار داده است». (نهج­ البلاغه،ص:266/خطبه183) و خود مي­فرمايد: « اي بندگان خدا شما را به تقويٰ و ترس از عذاب خدا توصيه مي­ کنم که آن بهترين چيزي است که بندگان يکديگر را به آن توصيه مي­ کنند». (نهج البلاغه،ص:248/خطبه:173) در فرهنگ اسلامي براي شيوع و گسترش تقويٰ در جامعه از روشهاي زير استمداد مي­ شود:

 

1- تبيين رابطه­ ي خدا با انسان:

در منابع اسلامي خروج انسان از مسير تقويٰ و رها شدن نفس در وصول به خواهشهايش را،

با تبيين رابطه ­ي خداوند با انسان، مانع مي­ شود به اين صورت که خداوند را ناظر تمام اعمال انسان معرفي مي ­کند و فرد را از ضرورت قيد و بندهاي خارجي و نگهبانان بيروني بي­ نياز مي­ سازد. مسلمانِ معتقد به اين رابطه­ ي خداوند با خود از تمام اعمال و اقوالش مراقبت مي­ کند و تجاوز آن از موازين شرع را مانع مي­ شود. اين مراقبت از نفس و ممانعت از خروج آن از مسير هدايت همان تقواست که از هر قيد و بند خارجي مؤثّرتر و مطمئن­تر است. حضرت علي عَلَيْهِ­ السّلام مي­فرمايد: « از مخالفت فرمان خداوند بترسيد که همواره در پيشگاه او حاضريد و زمام شما به دست اوست و حرکات و سکنات شما را در اختيار دارد. او کسي است که اگر کاري را در پنهاني انجام دهيد مي­ داند و اگر آشکارا بجاي آوريد مي­ نويسد». (همان،ص:266/خطبه183) و در جاي ديگر مي ­فرمايد: « اي بندگان خدا، شما را به تقويٰ الهي سفارش مي­کنم که … با حساب دقيق خود به شما احاطه دارد». (همان، ص: 107/خطبه 83)

 

2- تبيين روز جزا:

تبيين روز جزا و حساب نيز به وصول فرد و جامعه به تقواي الهي کمک مي­ کند. در برخي از شواهد و مدارک اسلامي از همين روش استمداد شده است. در اين موارد فرد به محاسبه­ ي اعمال خود دعوت مي­ شود و به نگاهباني از نفس خود براي بقاي در مسير فرا خوانده مي ­شود. از جمله    مي ­توان به شواهد زير استناد کرد: حضرت علي عَلَيْهِ­السّلام مي ­فرمايد: « اي بندگان خدا، شما را به تقواي خداوند سفارش مي­ کنم که … چند صباحي توقّف در اين سراي آزمايش و عبرت را برايتان مقرّر داشته است. در اين دنيا آزمايش مي­ شويد و در برابر اعمالتان محاسبه مي­ گرديد».(همان، ص:108) و در کلامي ديگر مي  ­فرمايد: « عِبَادَ اللَّهِ زِنُوا اَنْفُسَكُمْ مِنْ قَبْلِ اَنْ تُوزَنُوا وَ حَاسِبُوهَا مِنْ قَبْلِ اَنْ تُحَاسَبُوا … ای بندگان خدا پيش از آنكه مورد سنجش قرار گيريد خود را بسنجيد، و قبل از آنكه شما را به پای حساب ببرند به حساب خود برسيد.» (همان، ص: 123/خطبه90)

 

3- تبيين تقوي به عنوان بهترين راه وصول به مقاصد صحيح:

الف – ترغيب نفس به حرکت در مسير صحيح سعادت:

 در بسياري از موارد تقـوي بـه عنوان بهترين زاد و توشـه و وسيلـه­ ي استعانت معرفي شـده

است. حضرت علي عَلَيْهِ ­السّلام مي­فرمايد: « اي بندگان خدا شما را به تقويٰ توصيه مي­ کنم که هم زاد و توشه است و هم پناهگاه. زادي که انسان را به سر منزل مقصود مي ­رساند و پناهگاهي که او را از خطرها نجات مي­دهد.» (نهج ­البلاغه،ص:169/خطبه114) البتّه تمام استدلال اين دسته از مدارک اين است که تقوي موجب صيانت نفس شده او را از انحراف باز مي­دارد چنانکه مي ­فرمايد: « اَلَا فَصُونُوهَا وَ تَصَوَّنُوا بِهَا  آگاه باشيد، تقوا را حفظ کنيد و در پرتو آن خويشتن را هم حفظ نماييد.» (همان، ص:284/خطبه191)

از جمله مهمترين دلايل اين برداشت، کلام حضرت علي عَلَيْهِ­ السّلام است که مي­ فرمايد: « با تقوي بيماريهاي جان را مداوا کنيد» (همان) يا اينکه مي ­فرمايد: « علايق و وابستگيهاي دنيا را از خويش کم کنيد و کمر خويش را با توشه­ ي تقوا محکم ببنديد» (همان،ص:321/خطبه204) به عبارت ديگر تقوي موجب مي­ شود انسان از درون تزکيه شده، خود به مراقبت از نفس اشتغال يابد و به واسطه ­ي آن به مقاصد و منازل صحيحي که در مسير حرکت تکاملي خود در پيش دارد نايل آيد. از جمله شواهد قابل استناد اينکه مي فرمايد: « تقوي پيشه کنيد که رشته­ اي است استوار، دستگيره­اي است محکم و قلّه­ ي آن پناهگاهي است مطمئن». (همان،ص:281/خطبه190) يا اينکه مي ­فرمايد: « اي بندگان خدا بدانيد که تقوي قلعه­ اي محکم و نيرومند است.» (همان،ص:221/خطبه157) حضرت علي عَلَيْهِ­ السّلام در يکي از سخنان خود زمام و قوام زندگي پر سعادت را به تقوي وابسته مي­کند. (همان،ص:309/خطبه195) 

 

ب-  بهره ­مندي از رحمت الهي و دستيابي به پاداشهاي دنيوي و اخروي:

تعاليم اسلامي مي­ آموزد که تقوي مؤثّرترين وسيله براي تقرّب فرد به خداوند متعال است به گونه­اي که موجب مي­شود فرد نسبت به خدواند مُحِقّ شود. حضرت علي عَلَيْهِ ­السّلام درباره­ی آن مي­ فرمايد: « عِبَادَ اللَّهِ اُوصِيكُمْ بِتَقْوَی اللَّهِ فَإِنَّهَا حَقُّ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ الْمُوجِبَةُ عَلَی اللَّهِ حَقَّكُمْ وَ اَنْ تَسْتَعِينُوا عَلَيْهَا بِاللَّهِ وَ تَسْتَعِينُوا بِهَا عَلَی اللَّهِ ای بندگان خدا شما را به تقوا و پرهيزكاری سفارش می ‏كنم، زيرا كه آن حق خداوند بر شما است، كه خود موجب حق شما بر خداوند خواهد بود، برای رسيدن به تقوا از خداوند ياری جوئيد، و برای يافتن حقّ پاداش بر خداوند، از تقوا كمك بگيريد.» (همان،ص:284/خطبه191) علاوه بر آن مي­ آموزد که فرد با کسب تقوي اقتضاي خود را براي کسب رحمت و برکات الهي بالا مي­­ برد. حضرت علي عَلَيْهِ­ السّلام مي ­فرمايد: « وَ اعْلَمُوا اَنَّهُ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ الْفِتَنِ وَ نُوراً مِنَ الظُّلَمِ وَ يُخَلِّدْهُ فِيمَا اشْتَهَتْ نَفْسُهُ وَ يُنْزِلْهُ مَنْزِلَ الْكَرَامَةِ عِنْدَهُ فِي دَارٍ اصْطَنَعَهَا لِنَفْسِهِ ظِلُّهَا عَرْشُهُ وَ نُورُهَا بَهْجَتُهُ وَ زُوَّارُهَا مَلَائِكَتُهُ وَ رُفَقَاؤُهَا رُسُلُهُ فَبَادِرُوا الْمَعَادَ وَ سَابِقُوا الْآجَالَ آگاه باشيد آن كس كه تقوا پيشه كند و از خدا بترسد راهی برای رهائی از فتنه‏ ها  به رويش می ‏گشايد و نوری در دل تاريكی به او عطا می‏ نمايد، و او را در آنچه دوست دارد و به آن علاقمند است برای هميشه جاويدان می‏ سازد. و در منزل كريمانه‏ ای كه آماده ساخته پذيرائی می كند، در سرائی كه آن را مخصوص خود ساخته كه سقف آن عرش او و نور و روشنائی‏ اش جمال او زائرانش فرشتگان، و همنشينانش پيامبران خدا می‏باشند. پس به سوی قيامت مبادرت ورزيد و پيش از آنكه اجل فرا رسد كار كنيد.» (نهج ­البلاغه،ص:266/خطبه183) و در کلامی مي­فرمايد: «اگر درهاي آسمانها و زمينها بر روي بنده­اي بسته شده باشد، امّا او تقوای خدا پيشه سازد، خداوند راهي براي او خواهد گشود.» (همان،ص:188/خطبه130) و در کلام ديگری مي ­فرمايد: «آن کس که دست به دامن تقوي زند … رحمت قطع شده ­ي خداوند به او عطف توجّه کند، نعمتهايش از فرونشستن به جوشش آيند و برکات کم شده به فراواني بر او ببارند». (همان،ص:313/خطبه198) مهمترين شاهد قرآني اين مدّعا اين آيه­ي شريفه است که مي­ فرمايد: « ذَالِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَيْكمُ‏ْ  وَ مَن يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيَِّاتِهِ وَ يُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا … و هر كه از خدا بترسد، گناهانش را از او مى‏ زدايد و او را پاداشی بزرگ می ‏دهد.» (طلاق/5)

 

ج-  تقوي موجب وصول به نتيجه­ ي قطعي عمل است:

اعمال و اقوال انسان اگر با تقوي همراه باشد حتماً به نتيجه­ ي واقعي خود منتهي مي ­شود، حضرت علي عَلَيْهِ­ السّلام مي­فرمايد: « آنچه براساس تقوي بنا گردد نابودي نپذيرد و بذري که در سرزمين تقوي پاشيده شود هرگز تشنگي احساس نکند» (نهج­ البلاغه،ص:58/خطبه16) يا مي ­فرمايد: «کسي که جامه­ ي­ تقوي را بر قلبش بپوشاند کارهاي نيکش آشکار گردد و عملش وسيله­ ي پيروزيش شود. پس در به دست آوردن بهره­ هاي تقوي فرصت را غنيمت شمريد و براي وصول به بهشت جاودان عملي شايسته ­ي آن انجام دهيد». (همان،ص:190/خطبه132) و در کلامي ديگر مي ­فرمايد: « فَمَنْ اَخَذَ بِالتَّقْوَی … احْلَوْلَتْ لَهُ الْاُمُورُ بَعْدَ مَرَارَتِهَا آن کس که دست به دامن تقوي زند … کارهايش پس از تلخيها به شيريني مي­ گرايد». (همان،ص:313/خطبه198) يا مي ­فرمايد: « امواج ناراحتيهاي متراکم براي او از هم گشوده و مشکلات پي­ در­پي و خسته کننده براي او آسان مي ­شود.» (همان) و در کلام ديگري می ­فرمايد: «تقوي و ترس از خدا کليد گشايش هر دري است و ذخيره ي رستاخيز و سبب آزادي از هر گونه بردگي و نجات از هر گونه هلاکت است. در پرتو تقوي، طالبان پيروز شده و فرارکنندگان رهايي مي­ يابند و با آن به هر هدف و آرزويي مي­توان رسيد». (نهج ­البلاغه،ص: 351/خطبه230)

 

4 – تبيين ارزش تقوي و اکرام متقين:

خداوند متعال هرگونه معيار برتری انسانها بر يکديگر را جز تقویٰ منتفی می ­داند. اين بزرگترين افتخار اسلام است که اگر به خوبی تبيين گردد طرفداران و شيفتگان زيادی به دست می ­آورد. اگر انسان قدرت داشته باشد و تقویٰ نداشته باشد می ­تواند با قدرت خود ستم و ظلم را در جامعه شيوع دهد. هر يک از صفاتی که انسان را از ديگران متمايز می ­سازد و گونه­ ای از قدرت را برای فرد اثبات می ­کند بدون تقویٰ می ­تواند موجبات شرارت او را در جامعه فراهم سازد به گونه ­ای که امکان بهره ­وری بيش از حدّ سزاواری و اِعمال ستم به ديگران را از جانب او به وجود آورد. زيبايی، ثروت، علم، تخصّص، مهارت و … بدون تقویٰ عوامل مؤثّری در ايجاد فسادهای اجتماعی هستند. از اينرو خداوند متعال تنها ملاک برتری افراد بر يکديگر را دارا بودن تقویٰ دانسته می ­فرمايد: « يَا اَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ اُنثَی‏ وَ جَعَلْنَاكُمْ‏ْ شُعُوباً وَ قَبَائلَ لِتَعَارَفُواْ  إِنَّ اَكْرَمَكُمْ‏ْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقَيكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ » (حجرات/13) و حضرت علی عَلَيْهِ­السّلام در وصف متّقين می ­فرمايد: « هر کس به تقوا متمسّک شود … مجد و عظمت و بزرگواريهای از دست رفته همچون باران دانه درشت بر او فرو بارند.» (نهج البلاغه، ص:313/خطبه198) پاداشهايی که در قرآن کريم و جوامع روايی برای متّقين برشمرده شده است به همين سببِ کرامت و بزرگواری است که با تقوا به دست می­آورند. حضرت علی عَلَيْهِ ­السّلام درباره ­ی شايستگی متّقين می­فرمايد: « خداوند بهشت را سرمنزل آنان قرار داده است و آنها سزاوار اين نعمت و شايسته ­ی آن بودند و در اين خانه جاودانی در ميان نعمتهای پايدار و نابود نشدنی قرار خواهند داشت.» (همان،ص:282/خطبه190) و در کلام ديگری می ­فرمايد: « آگاه باشيد آن کس که تقویٰ پيشه کند و از خدا بترسد … در منزل کريمانه ­ای که برای خود آماده ساخته فرود می ­آيد منزلی که سقف آن عرش او و نور و روشناييش جمال او و زايرانش فرشتگان و همنشينانش پيامبران خدا هستند.»(نهج ­البلاغه،ص:266/ خطبه183) آيات متعدّدی از قرآن کريم نيز به پاداشهای متّقين اشاره دارد که در ذيل به برخی از آنها اشاره می­شود:  « إِنَّ الْمُتَّقِينَ فىِ جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ » (طور/17)  « وَ اُزْلِفَتِ الجَْنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ (ق/31)  « إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِی جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ » (ذاريات/15)  « إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ » (قمر/54)

 

ب- تأثير تقویٰ در تحقّق و توسعه­ ی فرهنگ اسلامی:

اگرچه اين مطلب در ضمن مطالب گذشته تا حدودی اثبات شده است، لکن به علّت اهمّيّت آن، به طور مستقل عنوان می­شود. علّت اساسی تأکيدات مکرّر به کسب تقویٰ در منابع اسلامی همين اثرگذاری آن در اصلاح فرد و قرار گرفتنش در مسير کمال است. بی­ گمان زمانی که افراد جامعه خود حافظ اعمال و اقوالشان باشند و همواره در انجام اعمال صالح پيش قدم شده با جدّيّت بر ترک محرّمات و گناهان اصرار بورزند. با توجّه به آنکه صدور اعمال صالح از انسان به معنای فعّال شدن استعدادهای افراد جامعه در مسير مثبت حرکت خود است، حاصلی جز پيدايش و افزايش مصاديق خرد و صدق و نيکی در جامعه نخواهد داشت و اين همان تحقّق و توسعه ­ی فرهنگ اسلامی است و پيشرفت همه جانبه، از جمله دسترسی به اقتصاد مقاومتی در گرو آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

سبد خرید
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.
فروشگاه
علاقه مندی
0 محصول سبد خرید
حساب کاربری من