کلمات مَا، اَن...و رسولَ، یَومَئذٍ...و

پرينت
دسته: بدون گروه بندی
نمایش از چهارشنبه, 09 فروردين 1391 نوشته شده توسط فرشته (زهرا) بصراوی
خروجی PDFخروجی HTML

 

موصول حرفي يا «حروف مصدري»

موصول بر دو قسم است: موصول اسمي و موصول حرفي. «موصول حرفي» صله خود را تأويل به مصدر مي­ برد، يعني با وجود باقي بودن صله بر معناي خود احكام مصدر بر آن جاري مي­ شود، از اينرو حروف موصول را «حروف مصدري» نيز مي­ نامند. حروف مصدري عبارتند از: «اَنْ»، «مَا» «كَيْ»، «لَوْ» و «اَنَّ». «اَنَّ» همراه با جمله اسميّه مي­ آيد و «مَا» و «اَنْ» همراه با جمله فعليّه مي­ آيند. مانند: « إِلَي اَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ صَلَّي­‏ اللهُ­‏ عَلَيْهِ­‏ وَ آلِهِ­‏ وَ سَلَّمَ = تا برانگيختن خداوند محمّد رسول خدا صَلَّي­‏ اللهُ­‏ عَلَيْهِ­‏ وَ آلِهِ­‏ وَ سَلَّمَ را» چنانكه ملاحظه مي­ شود، حرف جرّ «اِلَي» قبل از «اَنْ بَعَثَ ...» آمده و موصول و صله را در محلّ جرّ قرار داده است. صله موصول حرفي نياز به ضمير عائد ندارد.

توابع (موارد شباهت و اختلاف صفت، عطف بيان و بَدَل)

سه تابع صفت، عطف بيان و بَدَل كل از كل از جهاتي شباهت، و از جهاتي اختلاف دارند.

موارد شباهت و اختلاف اين سه تابع عبارتند از:

1-    «عطف بيان» تابع جامدي است كه از متبوع خود مشهورتر است و مانند «صفت» در «اعراب» ، «مفرد، مثنّي و جمع بودن» ، «معرفه و نكره بودن» ، «مذكّر و مؤنّث بودن» از متبوع خود تبعيّت مي­ كند. «بَدَل» تنها در اعراب از متبوع خود تبعيّت مي­ كند.

2-    «عطف بيان» جامد است، «صفت» مفرد بايد مشتق باشد و در صورت جامد بودن تأويل به مصدر مي­ رود. «صفت» مي­ تواند مفرد، شبه جمله يا جمله باشد. «بَدَل» نيز مي­ تواند اسم ظاهر، ضمير يا جمله باشد.

3-    «عطف بيان» معرفه است ولي «صفت» مي­ تواند نكره هم باشد. «بَدَل» هم ممكن است معرفه يا نكره باشد.

4-    گوينده نيّت مي­ كند «بَدَل» را جايگزين متبوع آن كند، ولي در «عطف بيان» چنين نيّتي نيست.

5-    «بَدَل» مي­ تواند فعل، جمله يا تابع فعل يا جمله باشد. در حاليكه «عطف بيان» نمي­ تواند فعل يا جمله باشد، تابع فعل يا جمله هم نمي­ شود.

6-    «بَدَل» بر خلاف توابع ديگر مقصود اصلي از حكم جمله است و برا ي توضيح مُبْدَلٌ مِنْه مي­ آيد. اگر بتوان متبوع «عطف بيان» را حذف كرد و تابع را به جاي آن قرار داد با «بَدَل كل از كل» تفاوتي نخواهد داشت. مانند: « إِلَي اَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ صَلَّي­‏ اللهُ­‏ عَلَيْهِ­‏ وَ آلِهِ­‏ وَ سَلَّمَ» در اين مثال «رَسُولَ» مي­تواند صفت، عطف بيان يا بَدَل باشد.

حال، اقسام حال، واو حاليّه

ممكن است حال بيش از يك كلمه و يكي از اقسام جمله فعليّه، اسميّه يا شبه جمله باشد. هرگاه حال جمله كاملي باشد، بايد «يك ضمير» يا «يك واو» يا «هر دو» حال و ذي­ الحال را به يكديگر مرتبط كند. هرگاه رابط بين حال و ذي­ الحال واو باشد به آن واو «واو حاليه» گفته مي­ شود. به «واو حاليّه» «واو ابتداء» نيز مي­ گويند، «واو حاليّه» قبل از جمله اسميّه و «واو ابتداء» قبل از جمله فعليّه مي­ آيد. هرگاه بتوان به جاي واوي كه در ابتداي جمله­ اي آمده است كلمه «اِذْ» قرار داد، آن واو «واو حاليه» است. مانند: «إِلَي اَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ صَلَّي­‏ اللهُ­‏ عَلَيْهِ­‏ وَ آلِهِ­‏ وَ سَلَّمَ...، وَ اَهْلُ الْاَرْضِ يَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ = تا اينكه خداوند سبحان محمّد صَلَّي­‏ اللهُ­‏ عَلَيْهِ­‏ وَ آلِهِ­‏ وَ سَلَّمَ رسول خدا را مبعوث فرمود، در حاليكه اهل زمين در آن روز ملّتهاي جدا از هم بودند.» جمله «اَهْلُ الْارْضِ ...» حاليه و اسميّه است پس واو قبل از آن «واو حاليه» است. 

 

 

ظرف زمان (يَوْمَئِذٍ)

«يَوْمَئِذٍ» = « يَوْمَ + اِذْ + -ٍ تنوين عوض»

يَوْمَ = ظرف زمان، منصوب متعلّق به بَعَثَ، مضاف

اِذْ = ظرف زمان از اسماء دائم­ الاضافه به جمله اسميّه و فعليّه، اسم مبنی بر سکونِ ظاهر، برای رفع التقاء ساکنين کسره گرفته است. زيرا مضافٌ اِلَيْه آن محذوف است و در عوض آن تنوين جرّ آمده است. تقدير آن «يَوْمَ اِذْ بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ» است.

تنوين عِوَض، تنوينی است که در ازای کلمه يا جمله محذوف آورده می­ شود. تنوينی که به آخر اِذْ اضافه می­ شود، عوض از جمله است. برای رفع التقاء ساکنين سکونِ حرف آخر اِذْ تبديل به کسره می­ شود.

موصول اسمي (جواز حذف ضمير عائد)

بعد از هر موصول، بايد صله آن ذكر شود، صله داراي ضميري به نام ضمير عائد است كه به موصول باز مي­ گردد. «حذف ضمير عائد» در صورتي كه مفعولٌ بِه و ضمير متّصل باشد، جايز است. مانند: « خَلَّفَ فِيكُمْ مَا خَلَّفَتِ ٱلْاََنْبِيَاءُ فِي اُمَمِهَا = در ميان شما باقي گذاشت آنچه را كه انبياء در ميان پيروان خود باقي گذاشتند.» «مَا» اسم موصول و جمله «خَلَّفَتْ ...» صله آن است. ضمير «هُ» در «خَلَّفَتْهُ» عائد است كه مفعولٌ بِه و متّصل است و در اين جمله حذف شده است.

اسم جمع

«اسم جمع» كلمه­ اي است كه داراي معناي جمع است، ولي از لفظ خود مفرد ندارد، مانند: نَاس، اُمَّة، نَعْمَاء

 

جدیدترین اخبار

  • چاپ جلد دوّم کتاب «بيان و شرح نهج البلاغه» 1401

    جلد دوّم کتاب « بيان و شرح نهج البلاغه »  نوشته فرشته (زهرا) بصراوی توسّط انتشارات نامه مکتب الزّهراء سلام الله عليها به چاپ رسيد. اين کتاب در سه بخش «بيان و شرح» ، «جدول اعراب الفاظ» و «معنی فارسی الفاظ» ارائه می شود. جلد دوّم اين کتاب به خطبه های 16 تا 25 اختصاص دارد. پيش از اين پانزده خطبه اوّل در جلد اوّل اين کتاب به چاپ رسيده است.

     

    کتاب « بيان و شرح نهج البلاغه »  نوشته فرشته (زهرا) بصراوی توسّط انتشارات نامه مکتب الزّهراء سلام الله عليها به چاپ رسيد. اين کتاب در سه بخش «بيان و شرح» ، «جدول اعراب الفاظ» و «معنی فارسی الفاظ» ارائه می شود. جلد اوّل به پانزده خطبه اوّل  اختصاص دارد.

     
  • چاپ کتاب راه روشن

    کتاب « راه روشن، جلد دوّم، انسان شناسی و جامعه سازی »  نوشته فرشته (زهرا) بصراوی توسّط انتشارات نامه مکتب الزّهراء سلام الله عليها به چاپ رسيد. اين کتاب تفسيری از آيات چهل تا نود و يک سوره بقره است که به شيوه تدبّر در قرآن کريم تهيّه شده است. در اين کتاب علاوه بر نظرات ملاصدرای شيرازی ره ، امام خمينی ره و علامه طباطبايی ره از نظرات  شيخ طوسی ره نيز استفاده شده است. 

     

    جلد اوّل اين کتاب با عنوان « راه روشن، انسان شناسی و خودسازی »  نوشته فرشته (زهرا) بصراوی پيش از اين توسّط انتشارات نامه مکتب الزّهراء سلام الله عليها به چاپ رسيده بود. اين کتاب تفسيری از سوره حمد و چهل آيه اوّل سوره بقره است که به شيوه تدبّر در قرآن کريم تهيّه شده است. در اين کتاب به ويژه در دو فصل ششم و هفتم بسيار از نظرات ملاصدرای شيرازی ره ، امام خمينی ره و علامه طباطبايی ره استفاده شده است. 

     

    چاپ کتاب مقدّمه ای بر فرهنگ اسلامی

    کتاب مقدّمه ای بر فرهنگ اسلامی در دو جلد توسّط انتشارات نامه مکتب الزّهراء سلام الله عليها به چاپ  رسيد. مدير سايت محقّق و مؤلّف اين کتاب است. جلد اوّل اين کتاب مشتمل بر کلّيّات فرهنگ شناسی، مبانی فرهنگ اسلامی، عناصر و مؤلّفه های فرهنگ اسلامی ناشی از دانشها و عقايد و باورهای اسلامی است. عناصر و مؤلّفه های فرهنگ اسلامی ناشی از قوانين حقوقی و اخلاقی اسلام در جلد دوّم اين کتاب ارائه شده است. شاخصهای توسعه فرهنگ اسلامی يکبار در ذيل هر يک از مؤلّفه های مربوطه آمده است و يکبار به طور کامل در انتهای جلد دوّم ارائه شده است. شاخصهای توسعه فرهنگ اسلامی ارائه شده در اين کتاب با بهره گيری از منابع اسلامی تهيّه و پيشنهاد شده است. مهمترين نکته قابل توجّه در اين کتاب تبيين رابطه دين و فرهنگ است. از آنجا که فرهنگ شناسان دين را يکی از عناصر فرهنگ به شمار می آورند. جايگاه دين الهی و رابطه آن با فرهنگ همواره ناشناخته مانده هرگز توضيح داده نشده بود. در اين کتاب با استناد به آيات قرآن کريم دين به دو معنا تعريف می شود. يکی دين الهی که مجموعه ای از معارف و دستورالعمهای نازل شده از جانب خداوند است و ديگری دين بشری که مجموعه عقايد و باورها و الگوها و روشها و آيين و رسوم مذهبی است که از طرف پيراوان هر يک از اديان الهی يا اديان بشری ارائه می شود. دين با معنای اوّل يعنی دين الهی ريشه فرهنگ است که از طرف فرهنگ شناسان مغفول واقع شده است و دين بشری با توجّه به تعاريف فرهنگ شناسان از فرهنگ عين يا بخشی از فرهنگ هر يک از جوامع بشری است.

     

    چاپ کتاب جامعه شناسی دفاع مقدّس و فرهنگ ايثارگری

     

    کتاب جامعه شناسی دفاع مقدّس و فرهنگ ايثارگری نوشته دکتر سيّد مهدی آقاپور توسّط انتشارات نامه مکتب الزّهراء سلام الله عليها به چاپ رسيد.

     

      

     

     تلفن ثابت مؤسّسه : 02633412673 - دورنگار 02633412673 تلفن همراه: 09126650828 آدرس: بلوار امام خمينی (ره) (بلوار ارم) خيابان 309، پلاک 92، واحد 9

     

     
  • «چاپ کتاب نقد و بررسی « شبهه تأثيرپذيری قرآن کريم از فرهنگ زمانه

    کتاب « نقد و بررسی شبهه تأثيرپذيری قرآن کريم از فرهنگ زمانه »  نوشته نرجس خاتون انصاری توسّط انتشارات نامه مکتب الزّهراء سلام الله عليها به چاپ رسيد. در اين کتاب با ادله کافی عدم تأثيرپذيری قرآن کريم اثبات می گردد. همچنين شبهه های پيرامون اين موضوع مطرح و پاسخگويی می شود.

     

     

     
کلمات مَا، اَن...و رسولَ، یَومَئذٍ...و
Templates Joomla 1.7 by Wordpress themes free

طراحی سایت: شرکت شبدیز